در سال ۱۳۳۶، یک ساز باستانی در آرامگاه داریوش سوم کشف شد. این ساز یک کرنای مفرغی بود. کرنا یک ساز اصیل و کهن ایرانی به شمار میرود و جایگاه ویژهای در تاریخ موسیقی ایران دارد. در این نوشته قصد داریم این ساز تاریخی را به شما معرفی کنیم و ببینیم چرا در آرامگاه آخرین پادشاه هخامنشی گذاشته شده بود. اگر دوست دارید با این ساز بیشتر آشنا شوید، تا پایان این مطلب همراه ما بمانید. برای خواندن نوشتههای آموزشی بیشتر درباره موسیقی، میتوانید به «وبلاگ ندابلاگ» مراجعه کنید.
تاریخه ساز کرنا
مدارک و آثار باستانی به جا مانده از زمان پادشاهی هخامنشی نشان میدهد که ساز کرنا دستکم ۲۵۰۰ سال سابقه دارد. در کتابهای تاریخی معمولاً نام این ساز را «کرنای فارس» میبینیم و همین منابع ثابت میکنند که زادگاه اصلی کرنا، سرزمین فارس در جنوب ایران بوده است.
تعدادی از تاریخنویسان یونان باستان نیز در آثار خود به استفاده از ساز کرنا در ایران اشاره کردهاند. هرودوت و استرابون هر دو نوشتهاند که ایرانیان از کرنا برای تمرینهای رزمی و اعلام حالت جنگی استفاده میکردند. با توجه به گفتههای این مورخان، میتوان فهمید که کرنا در گذشته بیشتر در میدانهای نبرد و جنگها به صدا درمیآمده است.
شاید برای شما هم این پرسش پیش بیاید که چرا یک ساز نظامی، در آرامگاه داریوش سوم پیدا شده است؟ پاسخ این است که در آن دوره، مرسوم بود که وسایل گرانقیمت و باارزش را همراه پادشاه دفن کنند. به این ترتیب میتوان گفت که کرنا در آن زمان تنها یک ساز معمولی نبود، بلکه نشاندهنده قدرت و عظمت حکومت به شمار میرفت.
ساختار ساز کرنا
کرنا یکی از سازهای خاص و کمیاب در جهان است، چون هم ویژگیهای سازهای بادی چوبی و هم سازهای بادی برنجی را دارد.
این ساز از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
– **دسته**: که از جنس چوب است و طول آن بین ۳۵ تا ۵۰ سانتیمتر میباشد. روی دسته، ۹ سوراخ وجود دارد.
– **شیپور**: که از جنس برنج ساخته میشود و طول آن حدود ۴۵ تا ۵۰ سانتیمتر است.
– **میل**: بخش دیگری است که در انتهای آن قمیش ساز قرار دارد. میل ممکن است از چوب یا برنج ساخته شود.
نحوه تولید صدا در کرنا به این صورت است: نوازنده با دمیدن در قمیش، صدای اولیه را ایجاد میکند. این صدا سپس در بخش چوبی ساز حرکت میکند، اما هنوز به بلندی کافی نیست. در نهایت، وقتی صدا به شیپور میرسد، قویتر و رساتر میشود.
محدوده صدادهی معمول کرنا یک اکتاو است، اما نوازندگان ماهر میتوانند نتهای بیشتری را با آن اجرا کنند.
کرناهای امروزی
ساز کرنا در زمان حاضر هم به صورت محدود ساخته میشود و نواخته میشود. در ادامه به تفاوتها و شباهتهای کرنای قدیم و کرنای امروزی میپردازیم. نخستین تفاوت میان این دو، اندازهی آنهاست. کرناهای امروزی معمولاً طولی بین ۷۵ تا ۱۱۰ سانتیمتر دارند؛ در حالی که در گذشته طول برخی کرناها به ۱۷۰ سانتیمتر نیز میرسید.
تفاوت دوم به شیوهی نواختن آنها مربوط میشود. در گذشته کرنا تنها همراه با دهل و نقاره نواخته میشد؛ اما امروزه چندین نوازنده کوشیدهاند تا کرنا را در قالب گروههای موسیقی به کار بگیرند. به عنوان مثال، خسرو سلطانی در قطعهی نوباهنگ کهن به همراه حسین علیزاده، سرنا و کرنا نواخت. همچنین این نوازنده در اثر ماهور کبیر با ارکستر سمفونیک اتریش نیز به اجرای کرنا پرداخت.
شباهت کرنای گذشته و امروز در قومیت نوازندگان آن است. همانگونه که پیشتر گفتیم، خاستگاه اصلی کرنا منطقهی فارس است؛ امروزه نیز بیشتر نوازندگان این ساز در مناطقی نزدیک به فارس زندگی میکنند. مردمان لر بختیاری، قشقایی، کهگیلویه و بویراحمد، لر ممسنی و خوزستان از جمله نوازندگان کرنا در روزگار ما هستند.
ردپای ساز کرنا در ادبیات
یکی از نشانههایی که ثابت میکند کرنا یک ساز اصلی و کهن ایرانی است، نوشتهها و شعرهای قدیمی ماست. شاعران بزرگ و نامداری مانند فردوسی، نظامی و خاقانی در سرودههای خود بارها از نام کرنا استفاده کردهاند. در ادامه نمونههایی از این ابیات را مشاهده میکنید:
فردوسی
فرمان داد تا در مقابل درگاهش کرنا نواخته شود. سپس با صدای سنج و نوای هندی، کرناها را به صدا درآوردند.
هیاهوی پیلان به همراه نوای کرنا، جهان را از آواهای رسا و باشکوه پر کرد.
نظامی
در دلها، از صدای پرصلابت شیپور جنگی، جرات و جسارت رخت بربست.
ناقوس با فریادی بلند به حرکت درآمد و از نفس سهمگین کرنا، خون به جوش آمد.
خاقانی
حاجی همانند شیپور بزرگی است که شیطان از صدای بلند و ترسناک آن کر میشود. از او همانند شیپور حضرت سلیمان، نوای عنقا به گوش میرسد.
