یادگیری موسیقی میتواند تأثیرات شگرفی بر زندگی و نگرش ما به دنیای اطراف بگذارد. یکی از این تأثیرات که تحقیقات آن را تأیید کرده، ارتباط مثبت بین موسیقی و درک بهتر مفاهیم ریاضی است. در این نوشته از وبلاگ ندابلاگ، بیشتر به این موضوع میپردازیم.
موسیقی و ریاضی
از دید یونانیان قدیم، موسیقی و ریاضیات پیوندی ژرف با یکدیگر داشتند. در واقع از دوران باستان، نسبتها و قوانین حاکم بر اعداد همواره مورد توجه دانشمندان موسیقی نیز بوده است.
فیثاغورث، که هم فیلسوف بود و هم ریاضیدان، از پیشگامانی به شمار میرود که این رابطه را در میان سیمهای صوتی بررسی و مطالعه کرد.
تاثیر موسیقی بر درک ریاضی
احساساتی که هنگام حل یک مسئله ریاضی به وجود میآیند، بسیار شبیه به احساساتی هستند که در زمان نواختن یک قطعه موسیقی تجربه میشوند. در هر دوی این فعالیتها، مهمترین عنصر مشترک، خلاقیت است.
بر اساس پژوهشهای انجام شده، کودکانی که میتوانند پیانو بنوازند، معمولاً در حل تمرینهای ریاضی و همچنین در بازیهایی مانند شطرنج و پازل، توانایی استدلال منطقی قویتری دارند.
همچنین تحقیقات دیگر نشان میدهد بسیاری از دانشجویان ریاضی که در دوران دانشگاه، موسیقی نیز آموختهاند، در مقایسه با دیگر همدرسهای خود، مفاهیم ریاضی را سریعتر و بهتر فرا میگیرند.
در واقع از گذشتههای دور، ریاضیدانان علاقهی فراوانی به موسیقی و یادگیری آن نشان میدادند. به طور کلی، آگاهی از تأثیر موسیقی بر یادگیری ریاضی موضوع تازهای نیست و معلمان از سدهها پیش به نقش مهم موسیقی در پرورش ذهن برای درک مسائل ریاضی واقف بودهاند.
دستور زبان موسیقی را مغز با استفاده از ریاضیات دیکته میکند
تقارن یک مفهوم هندسی و از موضوعات ریاضی است. با این حال، ردپای آن را در ساختههای بسیاری از آهنگسازان نیز میتوان دید.
در قطعات موسیقی فراوانی، یک درونمایه یا ملودی کوتاه، با تغییرات کوچک، چندین بار در طول اثر تکرار میشود. گاهی این تکرار با تأخیر نسبت به بار قبل آغاز میگردد یا حتی از انتها به ابتدا اجرا میشود.
گاهی نیز آن ملودی با سرعتی نصف شده و آرامتر، یا با گسترش زمانی دو برابر، نواخته میشود. شاید شناختهشدهترین نمونههای تقارن در موسیقی، در آثار یوهان سباستیان باخ یافت شود.
پایبندی دقیق به قواعد هارمونی، ریتم واضح و بیان منظم در کارهای باخ، باعث شده تا قطعات او از نظر شنوندگان، ترکیبی از نظم ریاضی و زیبایی احساسی به نظر برسد. از برجستهترین نمونههای این ویژگی، میتوان به مجموعهای به نام “پیشکش موسیقایی” اشاره کرد که باخ در سال ۱۷۴۷ خلق کرد.
بررسی جنبه های مختلف موسیقی بر ریاضی
خیلی از مردم موسیقی را تنها به چشم یک هنر میبینند، اما در واقع موسیقی پیوندی ژرف و ناگسستنی با ریاضیات دارد.
در واقع نهتنها نتها و صداهای موسیقی از نظر بلندی و فرکانس با ریاضیات مرتبط هستند، بلکه این ارتباط آنقدر گسترده است که میتوان یک قطعه موسیقی را بهطور کامل با روابط ریاضی تحلیل کرد. موسیقیدانان بر این باورند که هماهنگی و تعادل چشمگیری بین موسیقی و علم ریاضی وجود دارد.
