کلود دبوسی، موسیقیدان بزرگ فرانسوی، از چهرههای اصلی سبک امپرسیونیسم در موسیقی به شمار میرود؛ اگرچه خود او همیشه از پذیرفتن این عنوان اجتناب میکرد. در این نوشته از وبلاگ ندابلاگ، همراه ما باشید تا نگاهی به زندگی این آهنگساز نامدار بیندازیم.
تولد و کودکی کلود دبوسی
کلود دبوسی در ۲۲ اوت سال ۱۸۶۲ در شهر سن ژرمن آن له در فرانسه به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند خانوادهای بود که پنج فرزند داشت و پدر و مادرش با مشکلات مالی روبرو بودند. مادرش با خیاطی امرار معاش میکرد و پدرش مغازهای برای فروش ظروف چینی داشت. از همان سالهای کودکی، علاقه و توانایی کلود در زمینه موسیقی آشکار شد. وقتی هفت ساله بود، یکی از نزدیکان خانواده متوجه استعداد او در نواختن پیانو شد و پیشنهاد کرد که به صورت جدی موسیقی یاد بگیرد. به این ترتیب، دبوسی در ده سالگی وارد کنسرواتوار پاریس شد و دوازده سال در آنجا به تحصیل موسیقی پرداخت. آموزگار او برای تئوری موسیقی امیل دوران و برای نوازندگی پیانو آنتوان فرانسوا مارمونتل بود.
شروع حرفهای موسیقی
کلود دبوسی در سال ۱۸۸۳ در مسابقهای موسیقی در رم شرکت کرد و مقام دوم را کسب کرد. یک سال بعد دوباره در این رقابت شرکت نمود و اینبار موفق شد جایزه بزرگ رم را از آن خود کند. برنده شدن در این مسابقه به او این فرصت را داد تا چند سال در ویلای مدیچی در رم زندگی کند و به خلق آثار موسیقی بپردازد. این دوره اقامت، نقش مهمی در رشد هنری او داشت.
دبوسی در طول زندگی در ایتالیا و همچنین در سفرهایی که به کشورهایی مانند روسیه داشت، با سبکهای مختلف موسیقی و آهنگسازان بسیاری آشنا شد و مهارت خود در آهنگسازی را گسترش داد.
در اواخر دهه ۱۸۸۰، کلود دبوسی بهصورت حرفهای کار انتشار آثارش را آغاز کرد. یکی از نخستین قطعات موفق او، پیشدرآمدی به نام «بعد از ظهر یک دیو» بود. سبک آهنگسازی او بسیار ویژه بود و با روشهای کلاسیک تفاوت داشت. برای نمونه، او از هارمونیهای تازه و نوآورانه استفاده میکرد و به جای پیروی از قواعد قدیمی، به رنگآمیزی و کیفیت اصوات توجه میکرد. دبوسی از نقاشیهای امپرسیونیستی و همچنین ادبیات نیز در ساخت قطعاتش الهام میگرفت.
از مشهورترین کارهای او برای ارکستر میتوان به «دریا»، «نکتورنها» و «نقشها» اشاره کرد. همچنین از میان آثارش برای پیانو نیز میتوان قطعاتی مانند «گوشه بچهها»، «سوئیت کوچک» و «اربسک» را نام برد.
درگذشت کلود دبوسی
کلود دبوسی در آخرین سالهای زندگیاش با بیماری سرطان روده دست و پنجه نرم کرد و سرانجام در سال ۱۹۱۸ در ۵۵ سالگی از دنیا رفت. جالب است بدانید که او تنها یک سال پیش از فوت، در سال ۱۹۱۷، با وجود بیماری در کنسرتی حاضر شد و سومین سونات خود را اجرا کرد. این رویداد، آخرین باری بود که این آهنگساز بزرگ در برابر تماشاگران به اجرا پرداخت. آرامگاه او در گورستان دو پاسی قرار دارد، جایی که در کنار پسر و دخترش به خاک سپرده شده است.
