امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم!
ترجمه کلمه Disturb به فارسی با مثالهای کاربردی
برای ایجاد مزاحمت یا مشکل برای کسی یا چیزی.
گزارش‌های خبری مربوط به بمب‌گذاری، همه را ناراحت کرد.
صدای بلند مهمانی، خواب همه را به هم زد.
مزاحمشان نشوید. آن‌ها در حال کار هستند.
ساخت‌وساز در منطقه بیابانی، محیط اطراف را به هم ریخت.
رفتارت مرا آزار می‌دهد.
کلمات disturbed به معنای «پریشان» و disturbing به معنای «نگران‌کننده» صفت هستند:
این وضعیت بسیار نگران‌کننده است.
این مشکل آزاردهنده، در نهایت توسط پلیس و جامعه برطرف شد.
یک فرد پریشان‌حال، وارد سالن سینمای شلوغ شد و شروع به تیراندازی به سمت همه کرد.
اسم این کلمه disturbance به معنای «اختلال» یا «آشوب» است.
پلیس به یک درگیری در آن خانه پاسخ داد.
آن مرد به دلیل ایجاد آشوب دستگیر شد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.