امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم
ترجمه کلمه Compare به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی کسی دو چیز یا دو گروه از چیزها را با هم مقایسه می‌کند، در واقع در حال سنجیدن ویژگی‌های آن‌هاست. معمولاً مقایسه بین دو چیز انجام می‌شود، اما گاهی ممکن است کلمه «مقایسه» برای صحبت در مورد بیش از دو چیز هم به کار رود.
تام دو مدرسه را با هم سنجید و مدرسه‌ای را انتخاب کرد که به خانه‌اش نزدیک‌تر بود.
در سنجش با شهرهای دیگر آمریکا، نیویورک شهر امن و مناسبی برای زندگی است.
روندا همیشه قبل از خرید، قیمت‌های فروشگاه‌های مختلف را با هم مقایسه می‌کند.
این دو مکان حتی قابل قیاس با هم نیستند. (یکی از آن‌ها به طور واضحی بهتر است.)
جواهرات نقره در مقایسه با جواهرات طلا، قیمت بسیار کمتری دارند.
در سنجش با گربه، سگ رفتار دوستانه‌تری دارد و آموزش دادن به آن نیز ساده‌تر است.
گاهی از کلمه «مقایسه» برای نشان دادن شباهت بین دو چیز استفاده می‌شود.
لیسا پدرش را به یک دیکتاتور تشبیه می‌کند و می‌گوید هر دو قوانین سختی را اعمال می‌کنند.
هنری را به شکلی منفی به یک سگ تشبیه کردند.
یکی از دانش‌آموزان کلاس، معلم را به یک سنگ بزرگ تشبیه کرد.
والری بسیار زیباست؛ اغلب او را با جنیفر لوپز مقایسه می‌کنند.
کلمه «مقایسه» به صورت اسم نیز به کار می‌رود.
این تشبیه بسیار خوبی است.
مقایسه‌ای که بین دو رمان انجام شد، برای دانش‌آموزان بسیار سودمند بود.
اگر خریدار دقیقی هستید، مقایسه‌کردن قیمت‌ها و کیفیت کالاها در فروشگاه‌های مختلف ضروری است.
کلمه «مقایسه‌ای» نیز به صورت صفت استفاده می‌شود:
کلمه «بهتر» یک صفت تفضیلی و همچنین یک قید تفضیلی برای کلمه «خوب» است.
برخی از کشورهای اروپایی نسبت به دیگر کشورهای این قاره مزیت نسبی دارند، چون بازدهی بالاتری در تولید دارند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.