معنی کلمه Wreck به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of wreck word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Wreck به فارسی با مثالهای کاربردی

اگر چیزی به شدت خراب یا شکسته باشد، ممکن است به آن wreck گفته شود. این کلمه معمولاً هم به صورت اسم و هم به صورت فعل به کار می‌رود.

وقتی wreck به عنوان اسم استفاده می‌شود، ممکن است به یک وسیله نقلیه بسیار فرسوده اشاره کند:

This car is a wreck.
ماشین من وضعش خراب است، اما هنوز روشن می‌شود.
تونی با یک ماشین خراب به سر کار می‌رود.
اگر با یک ماشین خراب رانندگی کنی، لازم نیست نگران دزدیده شدن آن باشی.

 

wreck همچنین می‌تواند به فردی گفته شود که از نظر جسمی یا روحی در شرایط نامناسبی قرار دارد:

چه شده؟ ظاهرت خیلی به هم ریخته است.
تانیا وقتی منتظر جواب آزمایشش بود، استرس شدیدی داشت.
بیل واقعاً مراقب خودش نبوده. خیلی وزن اضافه کرده! واقعاً وضعش خراب است.

 

در مثال‌های زیر، کلمه wreck به عنوان فعل به کار رفته است:

تیگیست ماشینش را خراب کرد. باید آن را تعمیر کند.
خورخه هنگام فوتبال بازی کردن کمرش را آسیب زد. باید نزد دکتر برود.
اگر قبض‌هایت را سر وقت پرداخت نکنی، اعتبارت را از دست می‌دهی.
این دختر با رفت و آمد با معتادان، اعتبار خودش را نابود می‌کند.

 

کلمات wrecked و wrecking را همچنین می‌توان به صورت صفت نیز استفاده کرد:

یک ماشین تخریب شده در حیاط پشتی آن مرد وجود دارد.
ساختمان‌های ویران شده در سطح شهر دیترویت پراکنده هستند.
یک گوی تخریب‌کننده، خانه را خراب کرد تا ساختمان جدیدی ساخته شود.
آن افراد واقعاً سرسخت هستند. خودشان را “گروه تخریب” می‌نامند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *