معنی کلمه Way به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of way word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Way به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “way” معانی و کاربردهای گوناگونی دارد. در ادامه، با مثال‌های ساده، این معانی را بررسی می‌کنیم.

**۱. روش یا شیوه انجام کار**
در این حالت، “way” به معنای “روش” یا “راهی” برای انجام کاری است:

* مادرم یک روش خوب برای پختن کلوچه‌های شکلاتی به من یاد داد.
* آن مدرسه از شیوه‌های تازه و جالبی برای تدریس و یادگیری بهره می‌برد.
* این مسئله را با چند روش مختلف می‌توان حل کرد؟
* دزدی، راه نادرستی برای گذراندن زندگی است.
* هرجا اراده باشد، راهی هم هست. (این یک ضرب‌المثل رایج در آمریکا است.)

**۲. مسیر یا جهت**
گاهی “way” به معنای مسیر حرکت یا جهت یک مکان و یا حتی فاصله به کار می‌رود:

* از اینجا تا خانه ما راه زیادی است.
* ورزشگاه کولوسئوم در کدام سمت قرار دارد؟
* این سریع‌ترین مسیر برای رسیدن به لس‌آنجلس است.
* راه دیگری برای فرار از این ترافیک سنگین وجود ندارد.
* پارکینگ در این جهت است.

**۳. امکان یا عدم امکان**
در این کاربرد، “way” برای بیان ممکن یا غیرممکن بودن چیزی استفاده می‌شود:

* غیرممکن است که آن‌ها کارشان را الان تمام کرده باشند. این شدنی نیست.
* آیا هیچ احتمالی وجود دارد که آن‌ها دوباره با هم آشتی کنند؟
* مطلقاً نه! من روز شنبه کار نمی‌کنم.

**۴. به عنوان قید برای تأکید (خیلی، بسیار)**
گاهی “way” به صورت یک قید به کار می‌رود و معنای “خیلی” یا “بسیار” می‌دهد:

* قیمت این مبلمان بسیار بالاست.
* او آنقدر خسته است که نمی‌تواند از روی کاناپه بلند شود.
* ما نمی‌توانیم او را به عنوان کارگر نگه داریم چون بیش از حد تنبل است.
* هوای بیرون خیلی گرم است.
* آن سخنرانی بسیار جالب بود.

**۵. اصطلاحات رایج با کلمه “way”**
برخی عبارت‌های رایج نیز وجود دارند که در آن‌ها از این کلمه استفاده شده:

* بگذار این وسیله را از جلوی راهت کنار ببرم. (یعنی یک مانع را برمی‌دارم.)
* ما نمی‌خواهیم برای کمک کردن در این کار، خودتان را به زحمت بیندازید. (یعنی نمی‌خواهیم باعث سختی شما شویم.)
* از راه کنار بروید! (یعنی مسیر را باز کنید.)
* لطفاً کمی جابه‌جا می‌شوید؟ دارید راه را می‌بندید. (یعنی شما مسیر حرکت یا دید من را مسدود کرده‌اید.)
* پدر و مادر سارا نمی‌خواهند مانعی برای رسیدن او به هدف پزشک شدن باشند. (یعنی نمی‌خواهند کاری کنند که او به هدفش نرسد.)
* پیتر تمام پله‌های ترقی در سازمان را طی کرد و در نهایت مدیرعامل شد. (یعنی از ابتدا تا انتهای مسیر را به طور کامل پیمود.)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی به‌همراه معنی و مثال، که بر اساس حروف الفبا مرتب شده، مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *