امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Vague به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی چیزی «مبهم» است، یعنی بهطور واضح و مشخص توضیح داده نشده است. این واژه معمولاً زمانی به کار میرود که ما از منظور فرد، حرفش یا کاری که انجام میدهد، اطمینان نداریم.
مثلاً:
– معلم گفت جواب دانشآموز مبهم بود.
– شما خیلی کلی حرف میزنید! دقیقاً منظورتان چیست؟
– وقتی از او پرسیدم کجا میرود، جوابش مبهم بود.
– پلیس فقط یک ایدهٔ کلی از مجرم دارد.
– او کمی شبیه پدربزرگش است. (یعنی شباهت مبهمی به او دارد.)
واژهٔ «بهطور مبهم» نیز به همین مفهوم اشاره دارد و معمولاً چگونگی انجام یک کار را نشان میدهد:
– او کمی شبیه پدربزرگش است.
– وقتی ماریا از کما بیدار شد، فقط بهطور مبهم از محیط اطرافش آگاه بود.
– تو به نظر کمی آشنا میآیی. (این یک عبارت رایج است؛ یعنی قبلاً تو را جایی دیدهام یا با هم ملاقات داشتهایم.)
همچنین «ابهام» اسم این مفهوم است و به حالت مبهم بودن اشاره دارد:
– این استاد به خاطر صحبتهای مبهمش معروف است.
– چون نتایج آزمایش واضح نبود، دانشمندان مجبور شدند دوباره آزمایش را انجام دهند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
