بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم
ترجمه کلمه Thick به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی یک چیز حالت فشرده یا سنگینی پیدا میکند، ممکن است از واژه “ضخیم” برای توصیف آن استفاده کنیم. این کلمه برای بیان پهنای یک شیء هم به کار میرود. در مقابل ضخیم، کلمه “نازک” قرار دارد.
مثالها:
– یخ روی دریاچه شش اینچ ضخامت دارد.
– این صفحات چوبی دو اینچ ضخامت دارند.
– بعد از توفان، یک لایه ضخیم از گل، خیابانها را پوشاند.
– هوای گرم مناطق استوایی، مرطوب و سنگین احساس میشود.
– مه سنگینی از روی دریاچه بالا آمد و رانندگی را سخت کرد.
– وقتی آرد را به مایع مخلوط کیک اضافه کنید، غلیظ میشود.
– این یک برش کیک شکلاتی با قطر زیاد است.
واژه “ضخامت” نیز یک اسم است:
– تیرهای فولادی در برجهای بلند باید با ضخامت مشخصی ساخته شوند تا بتوانند وزن ساختمان را تحمل کنند.
– تراکم و انبوهی جنگل، عبور از آن را دشوار کرده بود.
“ضخیم کردن” یک فعل است و به عمل افزودن بر غلظت یا قطر چیزی اشاره دارد.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| thicken
غلیظ کردن |
thickened
غلیظ شد |
thickened
غلیظ شده است |
برای غلیظ کردن سس میتوان از آرد یا نشاسته ذرت استفاده کرد.
وقتی دمای هوا به زیر صفر درجه فارنهایت میرسد، لایه رویی آب دریاچه به سرعت یخ میزند و ضخیم میشود.
سیمان پس از آن که سفت و خشک شد، به بتن تبدیل میشود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
