معنی کلمه Split به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of split word

بیایید همین امروز یک واژه تازه انگلیسی به دایره لغاتمان اضافه کنیم

ترجمه کلمه Split به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی چیزی به قسمت‌های مختلف تقسیم می‌شود، می‌گوییم از هم جدا شده است. همچنین این اصطلاح وقتی به کار می‌رود که گروهی از افراد از هم جدا شوند یا پیوندی بین آن‌ها از بین برود.

ساده گذشته فعل ماضی
split

تقسیم کردن

spit

تقسیم کرد

split

تقسیم کرده

جنیفر و شوهرش چارلز در آستانه جدایی از یکدیگر هستند. (آنها در حال طلاق گرفتن هستند.)
معلم، دانش‌آموزان کلاس را در چهار گروه جداگانه قرار داد. هر گروه از پنج نفر تشکیل شده بود.
روندا و مری وقتی برای ناهار به رستوران رفتند، هزینه صورتحساب را بین خود به طور مساوی تقسیم کردند. (هر کدام نصف مبلغ را پرداخت کردند.)
تیم نجات هنگام جستجو برای پیدا کردن بازماندگان حادثه بهمن، به گروه‌های متعددی تقسیم شد.
کیسه‌های برنج بین افرادی که برای دریافت آن آمده بودند، پخش شد.
می‌توانید یک کنده چوب را با تبر از وسط به دو قسمت تقسیم کنید.

راه‌های جالب دیگری هم برای استفاده از این واژه وجود دارد:
وقتی جورج خم شد، شلوارش پاره شد. (یک پارگی بزرگ در قسمت پشت شلوارش ایجاد شد.)
بعد از پخش این آهنگ، بیا از اینجا برویم. (split = ترک کردن؛ به جای دیگری رفتن.)
یک خانه جدید با سطوح مختلف در محله ما در حال ساخت است. (خانه‌ی چند سطحی = معمولاً در چهار یا پنج تراز متفاوت ساخته می‌شود.)
تری وقتی به دی‌ری کویین رفت، یک بستنی موزی سفارش داد. (بستنی موزی شامل بستنی وانیلی با سس شکلات، آناناس و توت‌فرنگی است و در دو طرف آن، یک موز از وسط نصف شده قرار دارد.)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به **کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا** مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *