امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Second به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “second” دو کاربرد اصلی دارد: هم برای نشان دادن ترتیب (مثلاً دومین) به کار میرود و هم یک واحد اندازهگیری زمان است.
**در مورد زمان:**
یک دقیقه برابر با ۶۰ ثانیه است.
بارگذاری کامل یک صفحه اینترنتی معمولاً فقط چند ثانیه زمان میبرد.
طول بیشتر تبلیغات تلویزیونی پانزده یا سی ثانیه است.
در هنگام رانندگی، معمولاً فقط چند ثانیه فرصت دارید تا عکسالعمل نشان دهید.
**به عنوان عدد ترتیبی (دوم):**
از این کلمه وقتی استفاده میشود که چیزی بعد از مورد اول قرار گیرد.
گری و لیندا به زودی صاحب فرزند دومشان میشوند.
این دومین بار در این هفته است که نامههایمان را دریافت نکردهایم.
داشتن یک کلید یدکی، ایده خوبی است برای وقتی که کلید اصلی خود را گم میکنید.
یک گربه از پنجرهٔ طبقه دوم به پایین افتاد اما زنده ماند.
آپارتمان جیل در طبقه دوم قرار دارد. (در آمریکا، طبقه دوم، بالای طبقه همکف است که به آن طبقه اول میگویند.)
شریل از اینکه در مسابقات دوم میشود ناراضی است. همیشه دوست دارد نفر اول باشد.
کیکی که یاسمین در مسابقه شیرینیپزی شرکت داده بود، مقام دوم را کسب کرد و یک روبان قهرمانی برای رتبه دوم دریافت کرد.
**برای درخواست زمان کوتاه:**
وقتی میخواهید زمان بسیار کوتاهی از کسی بگیرید یا از او بخواهید صبر کند.
میشود یک لحظه با شما صحبت کنم؟
این کار فقط چند ثانیه زمان میبرد.
میتوانم به شما کمک کنم، فقط یک لحظه به من فرصت دهید.
هی، یک لحظه صبر کن.
فقط یک ثانیه.
**برای درخواست غذای بیشتر:**
در این مواقع هم از کلمه “second” استفاده میشود.
وقتی دان شامش را تمام کرد، یک سهم غذای اضافی برای خودش کشید.
او یک پُرس دوم گرفت.
او “ثانیه” گرفت. (“seconds” به معنای مقدار دوم و اضافی غذا است)
آیا پُرس دوم هم میل دارید؟ (یعنی آیا غذای بیشتری میخواهید؟)
**در جلسات رسمی:**
در جلسات، وقتی کسی از یک پیشنهاد (“motion”) حمایت میکند، میگویند آن را “second” میکند.
پیشنهاد انتخاب رئیس جدید کمیته، توسط یکی از اعضا تأیید شد.
پیشنهادی که در جلسه مطرح شده بود، مورد حمایت قرار گرفت و در نهایت توسط همه پذیرفته شد.
من از این پیشنهاد حمایت میکنم.
**برای اشاره به چیزهای دستدوم یا انرژی دوباره:**
اگر چیزی “دوم” باشد، یعنی قبلاً استفاده شده یا بعد از یک چیز اصلی میآید.
ما یک مبل دستدوم خریدیم.
گریزلا یک میز چوبی دستدوم را با قیمت خوبی خرید. (یعنی نو نبود)
یک روایت دستدوم از ماجرا، شامل تمام جزئیات موجود در داستان اصلی نبود.
بعد از اینکه راجر تقریباً پنج مایل در مسابقه ماراتن دوید، احساس کرد انرژی تازهای پیدا کرده و به راحتی مسابقه را به پایان رساند. (“second wind” به معنای یک احساس نیرو و انرژی دوباره است)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهی واژههایی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهی «واژههای کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهی «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهی حروف الفبا» مراجعه کنید.
