بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم
ترجمه کلمه Rub به فارسی با مثالهای کاربردی
مالیدن یعنی حرکت دادن چیزی روی یک سطح. این کار میتواند به صورت اتفاقی یا از روی قصد انجام شود. وقتی چیزی را میمالید، اصطکاک ایجاد میشود که میتواند باعث ساییدگی شود. همچنین، مالش روشی برای پخش کردن یک مایع یا کرم است تا چیزی نرم شود یا نتیجه دلخواه دیگری به دست آید.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| مالیدن | مالیده شد | مالیده شده است |
دوریس کمی کرم به دستش زد تا نرم و لطیف بمانند.
جورج دستهایش را به هم مالید تا گرم شوند.
وقتی سامانتا در جنگل قدم میزد، پایش به یک بوتهٔ خاردار کشیده شد.
لاستیک عقب دوچرخهام به ترمز میساید. باید آن را تعمیر کنم.
بعضیها معتقدند مالیدن پای خرگوش میتواند خوششانسی بیاورد.
میتوان از پاککنِ ته مداد برای از بین بردن اشتباهات روی کاغذ استفاده کرد.
وقتی کسی پشتتان را ماساژ میدهد، حس خوبی دارد. (به این کار “ماساژ پشت” میگویند.)
ممکن است آدم وقتی خسته است، چشمانش را بمالد.
طبیعی است که وقتی جایی از بدنتان ضربه میبیند یا آسیب میبیند، آن را مالش دهید.
او به من اشتباه می مالد. (چیزی در مورد او وجود دارد که من آن را دوست ندارم.)
آه، مالش وجود دارد. (مشکل همین است.)
روب-آ-داب-داب،
سه مرد در وان،
و به نظر شما آنها چه کسانی هستند؟
قصاب، نانوا، شمعدان ساز،
و همه آنها به دریا رفتند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.
