معنی کلمه Regular به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of regular word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Regular به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی کاری همیشه به یک شکل و طبق یک برنامه مشخص انجام می‌شود، به آن فعالیت “منظم” می‌گوییم. این کلمه در موقعیت‌های مختلفی به کار می‌رود:

مدرسه ما هر روز طبق یک برنامه ثابت پیش می‌رود.
اگر ماشینتان را به طور مرتب سرویس کنید، همیشه خوب کار می‌کند.
جو هر سال به شکل منظمی برای چکاپ به پزشک مراجعه می‌کند.
ما یک جای ثابت و همیشگی برای دیدارهای روزانه داریم.
او به نظر یک آدم معمولی و خوب می‌رسد. (یک آدم معمولی = یک فرد عادی و خوب)

 
کلمه “به طور منظم” نیز بسیار پرکاربرد است. تلفظ این کلمه به دلیل وجود حروف “ر” و “ل” ممکن است برای بعضی افراد کمی سخت باشد:

این کلاس به طور ثابت، روزهای دوشنبه و چهارشنبه برگزار می‌شود.
ما معمولاً آخر هفته‌ها به ساحل می‌رویم.
جو به شکل مرتبی به دکتر سر می‌زند.
نادیا معمولاً خریدهایش را از فروشگاه جول انجام می‌دهد، اما امروز به دومینیک رفته است.
آنها هر شب رأس ساعت شش عصر شام می‌خورند.

 
برعکس این کلمه، “نامنظم” است.

برنامه روزانه گلوریا نامنظم است و هر هفته تغییر می‌کند.
قیمت این پیراهن به خاطر اینکه نامنظم بود، به پنج دلار کاهش پیدا کرد. (نامنظم = کالایی که مشکل دارد)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *