معنی کلمه Police به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of police word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Police به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “پلیس” به گروهی از افراد گفته می‌شود که مسئول حفظ نظم و اجرای قانون در جامعه هستند. در ادامه چند مثال از نحوه استفاده از این کلمه را می‌بینید:

باید با پلیس تماس بگیریم.
یکی باید به پلیس زنگ بزنه.
وقتی پلیس رسید، فردی که داشت آشوب به پا می‌کرد را دستگیر کرد.
پلیس در محل ما، کارش را در اجرای قانون به خوبی انجام می‌دهد.
دوست من، آرماندو، یک پلیس است.
ماموران پلیس با خودروهای مخصوص گشت‌زنی رفت و آمد می‌کنند.
یک پلیس، لباس فرم مخصوص به تن می‌کند.
پلیس در آمریکا اسلحه همراه خود دارد.
این روزها خیلی از پلیس‌ها دوربین کوچکی روی لباس خود نصب می‌کنند تا برخوردهایشان با مردم را ضبط کنند.
بیشتر پلیس‌ها – تقریباً می‌توان گفت اکثر آنها – درستکار هستند و فاسد نیستند.
هیچ وقت سعی نکنید به یک پلیس رشوه بدهید. (رشوه یعنی پول یا هدیه دادن برای گرفتن رفتار ویژه یا فرار از قانون).

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *