معنی کلمه Parent به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of parent word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم

ترجمه کلمه Parent به فارسی با مثالهای کاربردی

پدر یا مادر، به شکل جمع یعنی والدین.

او پدر یک نوزاد دختر است.
مادرها و پدرهای دانش‌آموزان برای صحبت با معلمان به مدرسه آمدند.
جیل، مادر دو فرزند است و به تنهایی از آن‌ها مراقبت می‌کند. او از همسرش جدا شده است.
بعد از حادثه برای سرویس مدرسه، بلافاصله به خانواده‌ها اطلاع دادند که فرزندانشان سالم هستند.
نیک باید مهارت‌هایش در تربیت فرزند را بهتر کند. او در مدیریت رفتار بچه‌هایش موفق نیست.
خانواده‌هایی که بچه‌های بیشتری دارند، naturally هزینه‌های بیشتری هم متقبل می‌شوند.
پدر و مادر این پسر بچه کجا هستند؟ او تنها است و بدون همراه در اطراف قدم می‌زند.
آیا دوست دارید در آینده صاحب فرزند شوید؟

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ «کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.

 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *