معنی کلمه Outer به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of outer word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Outer به فارسی با مثالهای کاربردی

واژه “بیرونی” برای توصیف قسمتی به کار می‌رود که در خارج از یک چیز یا یک محدوده قرار دارد:

پوست بیرونی هلو نرم و کرک‌دار است.
قسمت بیرونی گوش به بخش داخلی آن کمک می‌کند تا صداها را بگیرد.
بعضی افراد باور دارند که موجودات فضایی از بیرون از زمین به سیاره ما آمده‌اند.
مناطق بیرونی و اطراف شهر شیکاگو تا ایالت‌های ویسکانسین و ایندیانا ادامه پیدا می‌کند.
ما در یک کنسرت موسیقی راک در ساحل بیرونی رودخانه شرکت کردیم. (ساحل بیرونی رودخانه به بخش بلند و دور از آب گفته می‌شود.)
کسانی که در لبه‌ها و حاشیه‌های جامعه زندگی می‌کنند، ممکن است نگاه متفاوت و ویژه‌ای به جهان داشته باشند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *