امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Ordinary به فارسی با مثالهای کاربردی
اگر چیزی «معمولی» باشد، یعنی چیز خاص یا متفاوتی در آن نیست. این کلمه معنایی نزدیک به عادی یا متداول دارد.
خانههای این محله ساده و شبیه به هم هستند.
سارا دوست دارد برای محل کار، لباسهای ساده و معمولی بپوشد تا توجه کسی را جلب نکند.
آن روز هم یک روز عادی بود تا اینکه لاستیک ماشین احمد پنچر شد و پس از آن، همه چیز خراب شد.
به جای اینکه یک مدل موی ساده و معمولی انتخاب کند، او موهایش را به سبک موهاک درآورد.
قید این کلمه به صورت «معمولاً» یا «عموماً» به کار میرود.
معمولاً بارب در روزهای هفته کار میکند، اما امروز در آخر هفته مشغول کار است.
تابستان در آمریکا معمولاً گرم است، اما تابستان گذشته بسیار خاص و غیرعادی بود. (برعکس ordinary یعنی معمولی، extraordinary یعنی فوقالعاده و غیرعادی.)
دکتر جنسن معمولاً با بیماران کودک کار میکند چون در بخش اطفال فعالیت دارد.
توجه: در استفاده از واژه «معمولی» دقت کنید. بعضی افراد اگر سبک زندگی، لباس یا داراییهایشان را معمولی توصیف کنید، ناراحت میشوند. بسیاری از مردم دوست دارند باور کنند که خاص و منحصربهفرد هستند — حتی اگر در واقعیت اینطور نباشد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
