معنی کلمه Object به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of object word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Object به فارسی با مثالهای کاربردی

این کلمه بسته به نحوه خواندنش، معناهای کاملاً متفاوتی پیدا می‌کند.

اگر قسمت اول کلمه را با تأکید بیشتری بیان کنیم، منظور یک چیز یا یک هدف است:

این یک شیء جالب است.
یک شیء غیرعادی روی آب شناور است. این چیست؟
یک شیء پرنده ناشناس (یو.اف.او) در آسمان صحرای کالیفرنیا دیده شد.
هدف اصلی بازی بسکتبال، انداختن توپ داخل حلقه است. (object = هدف)
آن چیزی که آرزویش را داشت، او را دیوانه کرده بود.

 
علاوه بر این، “مفعول” نقش بسیار مهمی در جمله دارد. کاری که فعل انجام می‌شود، به مفعول مربوط می‌شود:

دختر توپ را پرتاب کرد. کلمه «توپ» در این جمله نقش مفعول را دارد.
می‌توانی مفعول را در یک جمله یا سوال پیدا کنی؟
کلماتی مثل «مرا» و «آنها» ضمیر مفعولی هستند. آیا می‌دانی کدام ضمیرها، مفعولی به حساب می‌آیند؟

 
اما اگر قسمت دوم کلمه را با تأکید بیشتری تلفظ کنیم، معنی آن “اعتراض کردن” یا “مخالفت کردن” می‌شود:

دانشجویان به نشستن در صندلی‌های از پیش تعیین شده، اعتراض کردند.
وقتی برندا پیشنهاد را شنید، مجبور شد مخالفت کند.
متأسفم، من مخالفم. این ایده واقعاً بدی است.
وقتی رئیس از همه خواست برای دریافت حقوق بیشتر، کمی بیشتر کار کنند، هیچ‌کس مخالفتی نکرد.
زنان زیبا مخالف این هستند که فقط به عنوان یک “شیء” به آن‌ها نگاه شود.

 
نکته: وقتی این کلمه به معنی “هدف” استفاده می‌شود، می‌توانید به جای آن از کلمه “هدف” (goal) نیز استفاده کنید که گاهی اوقات گزینه بهتری است:
هدف اصلی شما چیست؟
هدف ما برآورده شده است.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، که بر اساس حروف الفبا مرتب شده‌اند، مراجعه کنید.

 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *