امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Meal به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “غذا” به همان چیزی اشاره دارد که مردم به عنوان صبحانه، ناهار یا شام میخورند.
خانواده دور میز شام جمع شدند و با هم ماهی، برنج و سبزیجات خوردند.
شامی که اولگا پخته بود، واقعاً خوشمزه بود.
یک کوپن آن رستوران این امکان را میدهد که به قیمت یک غذا، دو غذا بخرید.
یک صبحانه که شامل تخممرغ، سیبزمینی رندهسرخکرده و نان تست باشد، میتواند یک وعده کاملاً سیرکننده باشد.
برای بسیاری از مردم در نقاط مختلف جهان، ناهار بزرگترین و اصلیترین وعده غذایی روز است.
نان و آب به تنهایی یک غذای کامل و مقوی به حساب نمیآید.
ما مجبوریم سگمان را هنگام غذا خوردن به بیرون از خانه ببریم، وگرنه برای گرفتن غذا التماس میکند.
در روز عید شکرگزاری، به افراد بیخانمان غذا به صورت رایگان داده میشود.
همچنین وقتی دانههای غلات را آسیاب میکنند و از آن برای پختوپز یا درست کردن صبحانه استفاده میشود، به آن “آرد غلات” گفته میشود:
باب دوست دارد صبحها حریره جو دوسر بخورد.
زلدا برای سرخ کردن ماهی، از آرد ذرت برای آغشته کردن آن استفاده میکند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به **کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا** مراجعه کنید.
