معنی کلمه Love به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of love word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Love به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “عشق” برای بیان احساسات عمیقی به کار می‌رود که افراد را به هم پیوند می‌دهد. این احساس می‌تواند به شکل‌های مختلفی مانند عشق بین زوجین، علاقه والدین به فرزندان، محبت فرزندان به پدر و مادر و خواهر و برادر، و همچنین عشق معنوی که افراد در دین خود تجربه می‌کنند، دیده شود.

میرنا و پدرو یکدیگر را دوست دارند.
آنها به فرزندانشان عشق می‌ورزند.
این دو ۲۰ سال پیش عاشق هم شدند و ازدواج کردند. (در این جمله “عشق” به عنوان اسم به کار رفته است.)
خانه آنها سرشار از مهر و محبت است.

گاهی هم از کلمه “عشق” برای چیزهای ساده‌تری استفاده می‌شود که ربطی به روابط عاطفی یا خانوادگی ندارند:

جری ماشین جدیدش را خیلی دوست دارد.
آمینه از کارش لذت می‌برد.
ما خیلی اهل سینما رفتن هستیم.
مگر می‌شود این خانه قشنگ را دوست نداشت؟
من عاشق بستنی شکلاتی هستم.

وقتی می‌خواهیم در مورد آینده صحبت کنیم، معمولاً “عشق” را به صورت فعل به کار می‌بریم:

او حتماً از آن گوشواره‌ها خوشش خواهد آمد.
مطمئنم زندگی در نیویورک را دوست خواهی داشت.
فکر کنم از پدر و مادر شدن لذت ببرند.

گاهی هم در جمله‌های شرطی از “would love” استفاده می‌کنیم:

دوست داشتم کمکتان کنم، اما امکانش نیست.
ای کاش می‌توانستند امروز اینجا باشند، ولی مجبورند سر کار بروند.
او دوست دارد فرزند دیگری داشته باشد.

استفاده از “love” در زمان‌های استمراری از نظر دستوری کاملاً درست نیست، اما این روزها در انگلیسی آمریکایی رواج پیدا کرده است:

او از گوشی جدیدش خیلی راضی است.
از این که همیشه کنار هم هستند لذت می‌برند.
تا قبل از آمدن مدیر جدید، از کارش راضی بود.
من عاشقش هستم. (شاید این جمله را در تبلیغات مک‌دونالدز شنیده باشید.)

توصیه می‌کنیم از این شیوه استفاده نکنید. اما می‌توانید از “loving” به عنوان مصدر یا صفت استفاده کنید:

دوست داشتن تو کار آسانی است. (در اینجا “دوست داشتن” نقش فاعل دارد.)
تینا همسری مهربان است. (“مهربان” در اینجا صفت است.)
پناهگاه برای سگ بی‌سرپرست یک خانه پر مهر پیدا کرد.

همچنین استفاده از “عشق” به عنوان اسم هم رایج است:

احساسی که این دو به هم دارند بسیار عمیق است.
باب شغلش را از دست داد، اما پشتوانه عشق خانواده را دارد.
بعد از ساعاتی عشق‌ورزی، زوج جوان پیتزا سفارش دادند. (عشق‌ورزی به معنای رابطه جنسی است)
او با عشق و علاقه غذا می‌پزد.
سیندی نتوانست در مراسم عروسی شرکت کند، اما محبتش را با یک دسته گل بزرگ فرستاد.
او常常 به معشوقه گمشده‌اش فکر می‌کند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *