معنی کلمه Input به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of input word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Input به فارسی با مثالهای کاربردی

از پیشنهادات و ایده‌های شما استقبال می‌کنم.
از دیدگاه شما متشکرم.
مدیرعامل از کارکنان خود نظرخواهی می‌کند.
مشاوران، اطلاعات سودمندی در اختیار مراجعان خود قرار می‌دهند.
نظرهای مردم جامعه به مسئولان شهری کمک می‌کند تا درباره موضوعات مهم بهترین تصمیم را بگیرند.
مسئولان، پیشنهادات معلمان مدرسه را نادیده گرفتند و این موضوع آن‌ها را بسیار عصبانی کرد.

 
واژه «ورودی» معمولاً برای توصیف فرآیند وارد کردن داده و اطلاعات به رایانه به کار می‌رود:

صفحه‌کلید نمونه‌ای از یک وسیله ورودی برای رایانه است.
کاربران می‌توانند اطلاعات شخصی خود را روی صفحه نمایش لمسی وارد کنند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *