امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی را یاد میگیریم
ترجمه کلمه Indoor به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی باران میبارد، مردم به فضای داخلی خانه میروند. (کلمهی «داخلی» در اینجا نقش اسم دارد.)
اگر بچهها نتوانند بیرون بروند، بازیهای داخلی انجام میدهند. (کلمهی «داخلی» در این جمله یک صفت است.)
برعکس فضای داخلی، فضای باز است.
دوست من، ویلسون، مدت زمان زیادی را در محیط داخلی میگذراند.
او در خانهاش یک استخر داخلی دارد.
خیلی از هتلها استخر داخلی دارند.
بولینگ یک بازی داخلی است.
این بازی در فضای داخلی انجام میشود.
من از این که تمام روز در فضای داخلی باشم خوشم نمیآید. دوست دارم در فضای باز باشم.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
