امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Glitch به فارسی با مثالهای کاربردی
یک مشکل فنی کوچک ممکن است به دردسرهای بزرگتری تبدیل شود. این مشکلات در سامانههای رایانهای، وبسایتها، دستگاههای الکترونیکی و مکانیکی، برنامهها و حتی گفتگوها پیش میآید.
یک مشکل رایانهای باعث شد سفارش اینترنتی او به مشکل بخورد.
یک اشکال موقتی در برنامههایشان باعث تأخیر شد.
به خاطر چند مشکل در وبسایت، بعضی افراد نتوانستند برای بیمه درمانی ثبت نام کنند.
یک مشکل ناگهانی در گفتگوهای دو کشور باعث شد مذاکرات متوقف شود.
یک ایراد در برنامه پروازها، باعث اختلال در سفرهای هوایی به مدت چند ساعت شد.
در سامانه یک مشکل به وجود آمده است.
این فقط یک مشکل کوچک است. رفع آن زمان زیادی نمیبرد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
