بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Flop به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “flop” معنی مشابهی با کلمه “شکست” دارد. وقتی میگوییم کسی یا چیزی “flop” است، یعنی آنطور که انتظار میرفت، عمل نکرده است.
نمایشنامه یک شکست بود.
آن فیلم را نبین. واقعاً ناموفق است.
ایدهاش برای راهاندازی کسبوکار با شکست مواجه شد.
والتر روی سطح آب به شکم افتاد. این اتفاق هم برای خودش بسیار دردناک بود و هم تماشای آن برای ما سخت بود. (belly flop = افتادن روی شکم در آب)
استفان در نجات دادن کسبوکارهای شکستخورده و تبدیل آنها به کسبوکارهای موفق، مهارت ویژهای دارد. (در این جمله، کلمه “flopping” به صورت صفت به کار رفته است.)
کلمه “flop” را میتوان به شکل یک فعل نیز استفاده کرد:
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| flop
شکست خوردن |
flopped
شکست خورد |
flopped
شکست خوردله |
نمایش با شکست مواجه شد.
گیتاریست در اجرای تکنوازیش موفق نبود.
همه با شنیدن صدای شلیک، خودشان را سریع به زمین رساندند.
محصول جدید به شدت در بازار ناموفق بود و خیلی زود از مغازهها جمعآوری شد.
این کمدین آنقدر در اجراهای زنده شکست خورده که دیگر به آن عادت کرده است.
کلمه “floppy” یک صفت است. اگر چیزی floppy باشد، معمولاً نرم و آویزان است و حالت شل و افتادهای دارد.
سگ گلوریا گوشهای بزرگ و آویزانی دارد.
زین دوست دارد کلاههای لبهدار و شل بپوشد.
برگهای آن گیاه کمی شل و آویزان به نظر میرسند.
دیسکهای نرم (فلاپی دیسک) زمانی به عنوان وسیلهای برای ذخیرهسازی اطلاعات در کامپیوترها پرطرفدار بودند، اما امروزه منسوخ شدهاند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به **کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا** مراجعه کنید.
