معنی کلمه Fling به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of fling word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Fling به فارسی با مثالهای کاربردی

آن را به طرف من پرتاب نکن!
هوراشیو بلد است چطور فریزبی پرتاب کند.
یک دانش‌آموز کتابی را از پنجره به بیرون پرتاب کرد. (زمان گذشته فعل «پرتاب کردن» در اینجا flung است.)
او به خاطر پرتاب وسایل از پنجره دردسر پیدا کرد.
یک نفر داخل ماشینی که جلوی ما بود، مقداری زباله روی بزرگراه ریخت.
پرتاب کردن زباله از ماشین، کاری غیرقانونی است.
اگر یک بومرنگ را درست پرتاب کنید، به سمت خودتان برمی‌گردد.
پرتابش کن!
آن را با حرکت مچ دستت پرتاب کن.

 
وقتی کلمه «fling» به عنوان اسم به کار می‌رود، معمولاً به یک رابطه عاطفی کوتاه‌مدت یا یک علاقه زودگذر اشاره دارد:

دارل با دختری که انتهای خیابان زندگی می‌کند، یک رابطه کوتاه داشت.
علاقه هانا به نجوم فقط یک شوق موقتی بود و بعد از چند ماه از بین رفت.
تاد داشتن رابطه با یکی از همکارانش را انکار کرد، اما همسرش حرفش را باور نکرد.
رابطه آن‌ها عمق و معنی نداشت و فقط یک تجربه گذرا بود.
علاقه ناگهانی سارا به بیت‌کوین باعث شد هزاران دلار ضرر کند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.

 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *