معنی کلمه Fault به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of fault word

بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم

ترجمه کلمه Fault به فارسی با مثالهای کاربردی

از کلمه «تقصیر» برای نشان دادن مسئولیت یک اشتباه استفاده می‌کنیم. این کلمه بیشتر به شکل اسم به کار می‌رود:

این تقصیر من نیست.
تقصیر کیست؟
مقصر اینجا کیست؟
آیا کسی می‌داند این اتفاق تقصیر چه کسی است؟
متأسفم، این تقصیر من بود.
حادثه تقصیر باب بود و او مسئولیتش را می‌پذیرد.
مریض شدنت تقصیر خودت است، چون از خودت مراقبت نکردی.
این وضعیت، تقصیر خود من است.
این تقصیر خود اوست که دستورالعمل‌ها را رعایت نکرد.

کلمه «معیوب» یک صفت است:

ترمزهای معیوب، علت اصلی حادثه بودند.
سوفیا در بحثش از منطق معیوب استفاده کرد.
استدلال نادرست، باعث شد به نتیجه اشتباه برسند.

کلمه «تقصیر» همچنین می‌تواند به عنوان فعل نیز استفاده شود.

ساده گذشته فعل ماضی
fault

ایراد گرفتن

faulted

ایراد گرفت

faulted

ایراد گرفته است

شرکت خودروسازی به خاطر مشکل ایجاد شده در ترمزها، مقصر شناخته شد.
نمی‌توان او را به خاطر تلاشش سرزنش کرد.
دانش‌آموزان به این دلیل که برای امتحان به اندازه کافی درس نخوانده بودند، مقصر شناخته شدند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به **کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی به همراه معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا** مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *