این ضربالمثل تصویری زیبا و پرمعنی از یک رفتار طبیعی پرندگان را نشان میدهد. وقتی کبک احساس خطر میکند، سر خود را زیر برف پنهان مینماید. از دید او، چون دیگر چیزی نمیبیند، فکر میکند که دیگران نیز او را نمیبینند و در امان است. در حالی که این تنها یک توهم امنیت است و بدن او کاملاً در معرض دید قرار دارد.
این مثل در زندگی روزمره برای افرادی به کار میرود که در برابر مشکلات یا واقعیتهای ناخوشایند، به جای روبرو شدن با آنها، خود را به غفلت میزنند. آنها تصور میکنند اگر صورتشان را از مشکل برگردانند، مشکل خودبهخود از بین خواهد رفت؛ درست مانند کبکی که با پنهان کردن سرش، فکر میکند از خطر در امان مانده است. این مثل به ما یادآوری میکند که نادیده گرفتن مشکلات، راهحل نیست و تنها باعث میشود موقعیت بدتر شود.

در این نوشته، میخواهیم معنی، پیشینه و مفهوم اصلی یک ضربالمثل کهن ایرانی را بررسی کنیم. لطفاً تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
معنی مثل کبک سرش را زیر برف کرده است چیست؟
بعضی افراد کار اشتباهی انجام میدهند و فکر میکنند هیچکس متوجه اشتباه آنها نمیشود. در واقع، آنها دارند خودشان را فریب میدهند.
گاهی هم کسی که در شرایط سخت و آشفته، خود را به نادانی و بیخبری میزند تا دیگران از او انتظار کمک نداشته باشند، این ضربالمثل برایش به کار میرود.
یا کسی که عمداً چشمهایش را روی مشکلات میبندد و وانمود میکند چیزی نمیداند، اما از رفتارش کاملاً مشخص است که دارد خود را به بیاطلاعی میزند!
کبکها وقتی شکارچی را میبینند و احساس خطر میکنند، با عجله و ترس زیاد خود را روی برف پرت میکنند. از شدت این حرکت، سرشان داخل برف فرومیرود و پاهایشان بیرون میماند. در این حالت، شکارچیان آنها را از پاهایشان میگیرند و با خود میبرند!
کسی هم که خود را به بیخبری میزند، فکر میکند مانند کبک کسی او را نمیبیند؛ اما اشتباهاتش مانند پاهای کبک که از برف بیرون مانده، آشکار است و مردم آنها را میبینند. در نهایت، روزی رسوا میشود!
پیشنهاد: ضربالمثلهای بیشتری بخوانید.
