در زندگی، وقتی پای سختی‌ها و مشکلات به میان می‌آید، همه آدم‌ها در کنار هم می‌ایستند و همدیگر را حمایت می‌کنند. اما وقتی نوبت به خوشی‌ها و نعمت‌ها می‌رسد، ممکن است هر کس فقط به فکر خودش باشد و دیگران را فراموش کند.
جمله معروف **”در جنگ نان و حلوا تقسیم نمی‌کنند”** دقیقاً به همین موضوع اشاره دارد. این ضرب‌المثل به ما یادآوری می‌کند که در شرایط سخت، مانند یک جنگ، همه با هم متحد و یکپارچه هستند و برای زنده ماندن تلاش می‌کنند. اما در روزهای خوب و آرام، وقتی پای تقسیم کردن چیزهای خوب و شیرین مثل حلوا به میان می‌آید، ممکن است این اتحاد و بخشندگی از بین برود و هرکس بخواهد سهم بیشتری برای خودش بردارد.
این حرف به شکل نمادین می‌گوید که گذشتن و فداکاری در مواقع بحران، آسان‌تر از گذشت و تقسیم نعمت در زمان‌های آسایش است.
در این بخش، به توضیح و درک معنای این ضرب‌المثل ایرانی می‌پردازیم. در ادامه با هم همراه می‌شویم تا مفهوم آن را بهتر بفهمیم.
جنگ نان و حلوا تقسیم نمی کنند کنایه از چیست؟
1- به این معنی که ذات اصلی جنگ، درگیری و ستیزه‌است و نباید فکر کرد می‌توان در میدان نبرد به دنبال تفریح و سود شخصی بود.
2- یعنی اگر تصمیم به جنگ داری، باید تمام تمرکز و توانت را بگذاری و حواست به چیزهای جزئی پرت نشود. هدف نهایی، شکست دادن دشمن است.
3- این ضرب‌المثل معمولاً به افرادی گفته می‌شود که با انگیزه‌های دیگر وارد میدان مبارزه می‌شوند و همیشه در پی آسایش و رفاه شخصی هستند. در حالی که امنیت و آرامش، خودبه‌خود به دست نمی‌آید. هر ملتی برای رسیدن به این آرامش، رنج می‌کشد، با دشمن می‌جنگد، قدم به عرصه‌های نبرد می‌گذارد و مشقت‌های فراوانی را تحمل می‌کند. برخی نیز با تلاش علمی جهاد می‌کنند و هرکس در زمینه‌ای که استعداد دارد، می‌کوشد.
4- در جنگ جایی برای شوخی، خوشگذرانی و راحت‌طلبی نیست.
5- یعنی نباید تمام فکر آدم روی چیزهای بی‌ارزش متمرکز شود. اگر همان اندازه که به خورد و خوراک اهمیت می‌دهی، به جنگ با دشمن هم اهمیت بدهی، قطعاً پیروز خواهی شد!
6- گاهی این عبارت در موقعیت‌های درگیری روزمره هم به کار می‌رود؛ مثلاً وقتی چند نفر بر سر موضوعی با هم دعوا دارند و برخی از کنجکاوی به محل درگیری می‌روند تا فقط ناظر باشند. در این مواقع ممکن است به آن‌ها گفته شود: اینجا نان و حلوا تقسیم نمی‌کنند که با این اشتیاق آمدید!
ضرب‌المثل بیشتری بخوانید
اختصاصی-ندابلاگ