اصطلاحات چالشبرانگیز و جذاب برای بازی نمایش بیکلام و تقلید 🕺
اینجا چند عبارت و مثال کاربردی آورده شده که اجرای آنها بدون حرف زدن، هم سرگرمکننده است و هم ذهن را به چالش میکشد:
* گذاشتن صورتپسانداز برای خریدن کفشِ عروسی!
* شمردن دروغهای یک رمال.
* پیدا کردن سوزن در انبار کاه.
* پوست کندن از هستهٔ خرما.
* گرفتن ماه با چنگک.
* دوختن کیسهٔ بیدُنبه.
* شکار مار با سوت!
* پختن نان با آردی که دیگران دادهاند.
* ریختن آب در هاون کوبیدن.
* نشان دادن راهِ کوه به یک کوهنورد.
* فروختن یخ به اسکیموها.
* شمردن ستارههای آسمان.
* گرفتن ماهی از آبِ گلآلود.

در این بخش، مجموعهای از ضربالمثلهای شیرین و پرکاربرد فارسی را برای اجرای پانتومیم گردآوری کردهایم. امیدواریم از این انتخاب لذت ببرید و لحظات شادی را با آن سپری کنید.
تعریف پانتومیم
پانتومیم یک هنر نمایشی بیکلام است. در این هنر، بازیگر بدون استفاده از هیچ حرفی، فقط با حرکات بدن و حالات چهره، داستان یا مفهومی را به تماشاگران نشان میدهد. وظیفه تماشاگران این است که با دقت به این حرکات نگاه کنند و بفهمند بازیگر چه چیزی را میخواهد بیان کند.
پانتومیم ضرب المثل
پانتومیم را میتوان در زمینههای گوناگونی اجرا کرد؛ مثل نشان دادن نام یک فرد، نوعی خوراکی، یک بازی، یک شغل و چیزهایی از این دست. یکی از انواع جذاب و در عین حال چالشبرانگیز پانتومیم، نمایش ضربالمثلها است.
در این روش، فرد بازیگر یک ضربالمثل را انتخاب کرده و تنها با استفاده از حرکات بدن و بدون آن که حتی یک کلمه حرف بزند، آن را به تصویر میکشد.
پانتومیم در صدا و سیما
پانتومیم در برنامه خندوانه به کارگردانی رامبد جوان به نمایش درآمد و پس از آن شناختهتر شد. این هنر را با نام ادابازی نیز میشناسند.
نمونه ای از ضرب المثل های سخت
در ادامه، مجموعهای از ضربالمثلهای چالشبرانگیز برای بازی پانتومیم را مشاهده میکنید. با انتخاب هر کدام، میتوانید مفهوم و توضیحات مربوط به آن را ببینید:
“اسب را گم کردن و دنبال نعل آن گشتن”
“کسی که شرم را خورده باشد، آبرو را برمیگرداند”
“میمون پیر دستش را توی نارگیل نمیکند”
“ما که نان گندم نخوردیم، دست مردم را دیدیم”
“آهی ندارد که با ناله تجارت کند”
“آفتابه و لگن هفتدست، ولی شام و ناهار نداریم”
“دل که پاک باشد، زبان بیپرواست”
“استخوان را روی زخم گذاشتن”
“روغنی که ریخته شده، نذر امامزاده شده”
“از ترس عقرب خطرناک، به مار پناه میبرد”
“در برکهای که ماهی نیست، قورباغه خود را فرمانده میداند”
“وقتی دزد با چراغ بیاید، کالای بهتر را برمیدارد”
“اگر کور عصاکش کور دیگری شود، هر دو گمراه میشوند”
“آموزش به ناآگاه مانند گذاشتن کوزه روی گنبد است”
“نیکی بیش از اندازه، نادان را به بدگمانی میاندازد”
“اگر نمیخواهی رسوا شوی، همرنگ دیگران شو”
“چراغی که در خانه مفید است، در مسجد بیفایده نیست”
“گل بود و با سبزه نیز تزئین شد”
“صد چاقو بسازی، یکی دسته ندارد”
“بادمجان دور قاب چین”
“کرم از درخت خودش است”
“گربه را باید پیش از عروسی کشت”
“قول دادن در زمان برداشت محصول”
“چاه برای کسی نکن، اول خودت، بعد دیگران”
“هشتش در گروی نهش است”
“چاقو دسته خودش را نمیبرد”
“ترک عادت باعث بیماری میشود”
“دزد تخممرغ، دزد شترمرغ میشود”
“کبک خود را خروس میخواند”
“یک سوزن به خود بزن، یک جوالدوز به دیگران”
“چهبسا پیراهنهای بیشتری پاره کرده”
“کسی که رطب خورده، چگونه از رطب منع کند”
“صلاح کشور را پادشاهان میدانند”
“با دمش گردو میشکند”
“به خاطر یک بینماز در مسجد را نمیبندند”
“برای گوش خر سوره یاسین خواندن”
“شترسواری دولا دولا انجام نمیشود”
“وقتی آب از سر گذشت، فرقی نمیکند یک وجب یا صد وجب”
