معنی کلمه Worth به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of worth word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Worth به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “worth” به معنای ارزش یک چیز است. می‌توانید از این کلمه هم به صورت صفت و هم به صورت اسم استفاده کنید. منظور از ارزش می‌تواند قیمت پولی یک چیز باشد یا اهمیت و فایده‌ای که برای شما دارد.

مثلاً:
این چقدر ارزش دارد؟ (قیمت آن چقدر است؟)
آیا می‌دانی ماشینت چقدر می‌ارزد؟
گردنبند طلای روندا دو هزار دلار ارزش دارد.
خانه آنها قیمت زیادی ندارد.
سرمایه‌گذاری‌هایتان چقدر ارزش دارد؟
وقت شما چقدر ارزش دارد؟
به نظرم لهجه او چیزی نیست که ارزش نگران شدن داشته باشد.
این موضوع ارزش بحث و جدل ندارد.
آیا واقعاً آن جنگ ارزش جنگیدن داشت؟

 
اگر چیزی هیچ ارزشی نداشته باشد، از کلمه “worthless” استفاده می‌شود.

مثلاً:
ماشین بیست ساله‌اش کاملاً بی‌ارزش است.
آنها فکر می‌کردند آن نقاشی باارزش است، اما یک متخصص هنری به آنها گفت که بی‌ارزش است.
آن جلسه، یک تلف‌کردن وقت بی‌فایده بود.

 
کلمه “worthwhile” به معنی “ارزشمند” یا “سودمند” است و معمولاً برای تجربه‌ها یا کارهایی به کار می‌رود که وقت و انرژی صرف کردن برای آنها مفید بوده است.

مثلاً:
برای بیشتر افراد، رفتن به دانشگاه یک تجربه سودمند است.
آنها به این نتیجه رسیدند که وقتی را که برای یادگیری آن برنامه صرف کردند، کاملاً ارزشمند بود.
این دوره آموزشی بسیار مفید بود.
وقتی که او (برای آن کار) صرف کرد، ارزشش را نداشت.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به **کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا** مراجعه کنید.

 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *