معنی کلمه Whiff به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of whiff word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Whiff به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “whiff” بسیار شبیه به “بو” یا “رایحه” است، اما معمولاً به بویی اشاره دارد که ناگهانی و بدون انتظار به مشام می‌رسد. این بو ممکن است خوشایند یا ناخوشایند باشد، اما نکته اصلی این است که معمولاً به صورت اتفاقی و گذرا احساس می‌شود.

مثال‌ها:
– وقتی از جلوی پیتزافروشی رد می‌شدیم، بوی ناگهانی پیتزا و غذای ایتالیایی به مشاممان خورد.
– آن عطر را حس کردی؟ واقعاً بوی بدی داشت.
– بوی تند مواد شیمیایی باعث شد آن دختر احساس سرگیجه کند.
– بیا این را بو کن. مگه بوی خوبی ندارد؟
– وقتی در بزرگراه رانندگی می‌کردیم، ناگهان بوی بدی از یک حیوان به داخل ماشین آمد.

 
این کلمه به عنوان فعل هم به کار می‌رود، اما کاربرد آن کمتر رایج است:

– سگ با بو کشیدن هوا، رد روباه را پیدا کرد.
– وقتی تراویس از ورودی فروشگاه میسی رد می‌شد، نتوانست در برابر بوی انواع عطرها مقاومت کند و آن‌ها را استشمام کرد.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *