معنی کلمه Weak به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of weak word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Weak به فارسی با مثالهای کاربردی

یک فرد یا چیزی که قدرت ندارد، “ضعیف” است. این واژه درست نقطه‌ی مقابل کلمه‌ی “قوی” قرار می‌گیرد.

ما معمولاً از “ضعیف” برای توصیف آدم‌ها استفاده می‌کنیم:

* او بعد از یک بیماری طولانی‌مدت، ضعیف شده بود.
* یک مرد سالخورده و ناتوان را به بیمارستان آوردند.
* نوزادان درست بعد از به دنیا آمدن، بسیار ضعیف و درمانده هستند.
* ویل از این که همیشه لاغر و ضعیف به نظر می‌رسید خسته شده بود، برای همین شروع به ورزش با وزنه کرد.
* سه روز درگیری با آنفولانزا باعث شد حس کنم هیچ قدرتی ندارم.

این کلمه برای توصیف حیوانات و چیزهای دیگر هم به کار می‌رود:

* یک طوفان نه چندان شدید از منطقه‌ی ما گذشت.
* سست بودن پی‌های ساختمان، باعث ریزش آن شد.
* پای‌های سگ آنقدر سست و لرزان بود که نمی‌توانست روی پاهایش بایستد.
* بهانه‌ای که برای دیر آمدن آورد، چندان متقاعدکننده نبود. (یعنی بهانه‌ی خوبی نبود)
* آمار فروش در سه ماهه‌ی گذشته، رضایت‌بخش نبود.

برای ساختن فعل این کلمه، به آخر آن “en” اضافه می‌کنیم:

* بیماری، او را ضعیف کرده بود.
* سیگار کشیدن، سیستم دفاعی بدنتان را ضعیف می‌کند.
* وقتی طوفان‌ها به خشکی می‌رسند، از قدرتشان کاسته می‌شود.
* اگر ورزش نکنید، ماهیچه‌هایتان ضعیف خواهند شد.

با اضافه کردن “ling” به آخر “weak”، اسم “weakling” ساخته می‌شود. (weakling: به کسی گفته می‌شود که از نظر جسمی یا روحی ضعیف است)

* رندی آنقدر آدم ترسو و بی‌دست‌وپایی است که نمی‌تواند برای کسی خطری ایجاد کند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *