معنی کلمه Water به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of water word

امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم

ترجمه کلمه Water به فارسی با مثالهای کاربردی

آب مایع حیاتی است که زندگی در کره زمین به آن وابسته است. این ماده از ترکیب دو عنصر هیدروژن و اکسیژن به وجود می‌آید. ادامه زندگی بدون آب برای ما غیرممکن است. این کلمه در زبان انگلیسی به شکل‌های مختلف اسم، فعل و صفت به کار می‌رود.

گیاهان و درختان برای ادامه حیات به آب نیاز دارند.
زندگی در نزدیکی یک منبع آب شیرین مانند رودخانه یا دریاچه، انتخاب عاقلانه‌ای است.
بارش بیش از حد باران باعث وقوع سیل می‌شود.
آب در دمای ۱۰۰ درجه سانتی‌گراد و ۲۱۲ درجه فارنهایت به جوش می‌آید.

 
در مثال‌های زیر، کلمه “water” به عنوان فعل استفاده شده است.

او در حال آبیاری باغش است. (یعنی به گلها و سبزیجاتش آب می‌دهد.)
لازم است گیاهانتان را آبیاری کنید.
آنها چمن‌هایشان را آبیاری کردند.
این رستوران به نوشیدنی‌ها آب اضافه می‌کند. (هدفشان کاهش هزینه‌هاست.)
با فکر کردن به غذای هندی، دهانم آب می‌افتد. (یعنی با تصور غذای خوشمزه، بزاق دهان ترشح می‌شود.)
به خاطر دود زیاد اینجا، چشمانم اشک آلود شده است.

 
کلمات “water” و “watery” نیز به عنوان صفت کاربرد دارند.

هنگام اردو زدن، چند بطری آب همراه خود ببریم.
بچه‌ها با آب بازی می‌کنند.
سس این اسپاگتی آبکی است. (به دلیل آب زیاد، کیفیت مطلوبی ندارد.)
این قهوه طعم ضعیف و رقیقی دارد. (یعنی غلظت و شدت کافی ندارد.)

 
عبارات رایجی نیز وجود دارند که شامل کلمه “آب” می‌شوند.

قبل از اجرای کامل برنامه، باید شرایط را بسنجیم. (یعنی ابتدا وضعیت را بررسی کنیم.)
اکنون در شرایط سختی قرار دارید. (یعنی با مشکل مواجه شده‌اید.)
همه اینها گذشته و تمام شده است. (یعنی دیگر نباید به اتفاقات گذشته فکر کرد.)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *