امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم!
ترجمه کلمه Trust به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی احساس میکنید فردی انتخابهای درستی انجام میدهد یا راستگو است، میتوانید از واژه trust برای بیان این حس استفاده کنید. در این نمونهها، trust به صورت یک فعل به کار رفته است.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| trust
اعتماد کردن |
trusted
اعتماد کرد |
trusted
اعتماد کرده |
ما با خیال راحت فرزندانمان را به دست پرستار بچه سپردیم. (به توانایی و تصمیمگیری خوب او اطمینان کامل داشتیم.)
یولاندا به همسرش اطمینان ندارد. (چون او قبلاً خیانت کرده، اعتماد یولاندا را از بین برده است.)
آیا میتوانم روی تو حساب کنم؟
به چه کسی اعتماد داری؟ (در این جمله، «تو» فاعل است و «چه کسی» مفعول محسوب میشود.)
هیچکس به او اعتماد ندارد. چون همیشه دروغ میگوید.
مسافران هواپیما با اطمینان کامل، هدایت هواپیما در میان طوفان را به خلبان سپردند.
به خدا توکل میکنیم. (این چهار کلمه روی پول رایج آمریکا نوشته شده است.)
کلمهٔ trust به عنوان اسم نیز به کار میرود:
مسافران، اعتمادشان را به رانندهای که در طوفان رانندگی میکرد گذاشتند.
آن پسر جوان اعتماد پدر و مادرش را به دست آورد.
کارمندی که هنگام کار خوابش برده بود، اعتماد رئیسش را از دست داد.
از کلماتی مانند Trusted، Trusting، Trusty و Trustworthy به عنوان صفت نیز استفاده میشود.
مشاور مورداعتماد رئیسجمهور، پیشنهادهای خوبی به او داد.
دختر جوان سادهدل، حرف مردی که ادعا میکرد میتواند به او کمک کند را باور کرد.
هر وقت به اردو میروم، چاقوی مطمئنم را حتماً همراه خودم میبرم. (چاقوی trusty یعنی وسیلهای که همیشه میتوان روی آن حساب کرد.)
کندیس، قابلاعتمادترین کارمند در کل شرکت است. (کسی که trustworthy باشد، ثابت کرده است که شایستهٔ اعتماد است.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
