معنی کلمه Top به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of top word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Top به فارسی با مثالهای کاربردی

از کلمه «بالا» برای اشاره به بلندترین نقطه یا بخش یک چیز استفاده می‌کنیم.

روی کوه برف زیادی نشسته است.
او روی بادکنک نشسته است.
سقف این ساختمان‌ها بسیار رنگارنگ و تزیین‌شده است.
او روی سرش کلاه گذاشته است. به آن کلاه بلند می‌گویند.
او یک تاپ تنپوش پوشیده است. (تاپ = نوعی پیراهن)

 
روش‌های زیادی برای استفاده از کلمه «بالا» وجود دارد.

او احساس می‌کند در اوج جهان ایستاده است. (یعنی از چیزی بسیار خوشحال است.)
این پروژه در اولویت کارهای این هفته ما قرار دارد. (یعنی بسیار مهم است.)
او نگران است که نتواند از اجرای قبلی‌اش بهتر عمل کند. (وقتی «بالا» به عنوان فعل به کار می‌رود، یعنی بهتر انجام دادن یا پیشی گرفتن.)
چه موادی دوست دارید روی پیتزایتان باشد؟ (کلمه «رویه» به موادی مثل گوشت یا سبزیجات روی پیتزا گفته می‌شود.)
پیشخدمت لیوان او را دوباره از شراب پر کرد. (یعنی شراب بیشتری اضافه کرد تا لیوان پر شود. شکل گذشته فعل «top» می‌شود «topped».)
خبر درست در ابتدای ساعت پخش شد. («رأس ساعت» زمانی است که عقربه دقیقه‌شمار روی عدد ۱۲ قرار می‌گیرد. مثلاً ساعت ۳:۰۰ رأس ساعت است. وقتی دوباره عقربه به ۱۲ برسد، ساعت ۴:۰۰ خواهد بود.)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ «کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.

 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *