امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Task به فارسی با مثالهای کاربردی
یک «تاسک» یا کار، به یک وظیفه کوچک و مشخص گفته میشود. این کارها میتوانند در محل کار، مدرسه، خانه یا هر جای دیگری باشند و برای انجامشان نیاز به کمی وقت و انرژی است.
فکر میکردم عوض کردن لامپ چراغ ماشینم کار راحتی باشد، اما در نهایت یک کار دشوار از آب درآمد.
اگر بعضی از کارهای مشخص را در شغلتان انجام ندهید، احتمال دارد که شغلتان را از دست بدهید.
جری در انجام کارهایی که نیازمند برآورد هزینه هستند، بسیار ماهر است.
سارا فهرستی از کارهایی که باید تا آخر هفتهٔ آینده تمام شوند، تهیه کرد.
بهتر است برای انجام این کار یک نفر را استخدام کنیم. انجام آن زمان زیادی میبرد.
ارتش آمریکا یک گروه ویژه به افغانستان فرستاد تا به دولت آنجا برای مقابله با شورش کمک کند. (گروه ویژه = گروهی از افراد که یک مأموریت خاص دارند.)
سرپرست ما به سختگیری در کار معروف است. (سختگیر = کسی که مدام به دیگران دستور میدهد چه کار کنند.)
پنچرگیری لاستیک دوچرخه یک کار آسان است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
