امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Starve به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی یک انسان یا حیوان به خاطر نخوردن غذا جان خود را از دست میدهد، میگوییم بر اثر گرسنگی مرده است. گرسنگی مشکلی جدی در بسیاری از نقاط جهان است، به ویژه برای کودکان:
– یک پسر کوچک به خاطر قحطی گسترده از گرسنگی مرد. (در این جمله از “starve” به عنوان فعل استفاده شده است.)
– در منطقه شاخ آفریقا انسانهای گرسنه زیادی وجود دارند. (در این جمله “starving” به صورت صفت به کار رفته است.)
– گاوها به دلیل گرسنگی تلف شدند چون علوفه کافی برای خوردن پیدا نکردند. (کلمه “starvation” در اینجا یک اسم است.)
گاهی اوقات کلمه گرسنگی در موقعیتهایی به کار میرود که فرد واقعاً گرسنه است، اما در خطر مرگ قرار ندارد:
– بچهها میگویند: “داریم از گرسنگی میمیریم!”
– بیا چیزی بخوریم. من خیلی گرسنهام.
– باب میگوید اگر به زودی چیزی برای خوردن پیدا نکند، از گرسنگی خواهد مرد.
این کلمه در شرایط دیگری نیز استفاده میشود:
– گربه شدیداً محتاج توجه است. (یعنی دوست دارد کسی به او محبت کند.)
– چارلز رژیم غذایی بسیار سختی گرفته است. (یعنی برای لاغر شدن، خیلی کم غذا میخورد.)
– راشل پس از سالها فعالیت به عنوان یک هنرمند کمدرآمد، حالا در فروش تابلوهایش بسیار موفق شده است. (منظور از هنرمند گرسنه، کسی است که در این حرفه درآمد کمی دارد.)
فقط برای یادآوری:
– famine: به وضعیتی گفته میشود که غذا به اندازه کافی وجود ندارد و در نتیجه مردم جان خود را از دست میدهند. قحطی معمولاً مناطق بزرگی را در بر میگیرد.
– On the verge of: اصطلاحی است که نشان میدهد اتفاقی در شرف رخ دادن است. معنایی نزدیک به “تقریباً” دارد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
