بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم
ترجمه کلمه Stand به فارسی با مثالهای کاربردی
معنی اصلی و پرکاربرد واژه “stand” این است که روی دو پای خود صاف و مستقیم بایستید.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| stand
ایستادن |
stood
ایستاد |
stood
ایستاده |
بچهها در گوشه خیابان ایستادهاند.
لیزا مجبور است تمام مدتِ کارش سرپا بایستد.
دیروز من به مدت بیست دقیقه در اداره پست، در یک صف منتظر ماندم.
این کلمه معانی مهم دیگری هم دارد که خوب است با آنها آشنا شوید.
اغلب از فعل “stand” برای بیان مفهوم “تحمل کردن” استفاده میشود:
چقدر دیگر میتوانی این شرایط را تحمل کنی؟
او از آدمهای بیادب خوشش نمیآید (یعنی آنها را تحمل نمیکند).
لوئیس از رئیسش خوشش نمیآمد، برای همین کارش را رها کرد.
من چنین چیزی را قبول ندارم (یعنی اجازه نمیدهم چنین اتفاقی بیفتد).
فعل “stand” گاهی برای اشاره به نمادها یا حروفی که نشاندهندهٔ یک مفهوم هستند نیز به کار میرود:
پرسش: حروف I.R.S نشانهٔ چیست؟
پاسخ: این حروف مخفف Internal Revenue Service (سازمان مالیات) هستند.
این لوگو روی ژاکت تو چه مفهومی دارد؟
طاقهای طلایی، نماد شرکت مکدونالدز هستند. همه با دیدن آنها میفهمند که نشانهٔ چیست.
این علامت، نشاندهندهٔ محل فرودگاه است.
اگر کسی به ایدههای خاصی “stand for” داشته باشد، یعنی از آن ایدهها پشتیبانی میکند:
او از فرصتهای برابر برای زنان در محیط کار دفاع میکند.
فرماندار آن ایالت از کوچکتر شدن دولت حمایت میکند.
من حامی دسترسی بیشتر مردم جهان به آموزش باکیفیت هستم.
شما از چه ایدههایی پشتیبانی میکنید؟
وقتی “stand” و “in” را با هم ترکیب کنیم، به معنی “جایگزین کسی شدن” است:
امروز خانم آیوی به جای معلم ما تدریس میکند.
باب نیاز دارد کسی در جلسه به جای او حاضر شود.
اگر نتوانی سر کار بیایی، کسی را داری که جای تو را پر کند؟
با اضافه کردن “by” به “stand”، معانی مختلفی ایجاد میشود:
جینا در زمانی که همسرش به انجام کارهای غیرقانونی در محل کار متهم شده بود، از او حمایت کرد (stand by = حمایت کردن).
یک گروه از مردم تماشا کردند و در حالی که از یک زن سالخورده دزدی میشد، هیچ کاری انجام ندادند (stand by = کاری نکردن).
مجبوری منتظر بمانی و پرواز بعدی را بگیری (stand by = منتظر ماندن).
کارگردان به بازیگران صحنه گفت در آستانه شروع نمایش، آماده باشند (stand by = آماده باش).
وقتی “stand” به صورت اسم به کار رود، معمولاً به یک غرفه یا کسبوکار کوچک اشاره دارد:
کشاورز یک غرفه کنار جاده راه انداخت تا ذرت تازه بفروشد.
وقتی در نمایشگاه ایالتی بودیم، از یک غرفه که صنایع دستی ویسکانسین را میفروخت، جواهرات دستساز خریدیم.
بچههای آن طرف خیابان یک غرفه آبلیمو برپا کردهاند. آنها هر لیوان لیموناد را ۲۵ سنت میفروشند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
