بیایید همین امروز یک واژه تازه انگلیسی را با هم یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Screen به فارسی با مثالهای کاربردی
صفحه نمایش یک سطح صاف است که تصاویر روی آن دیده میشود. در این جملهها، کلمه «صفحه نمایش» به عنوان یک اسم به کار رفته است:
اگر خیلی نزدیک به صفحه تلویزیون بنشینی، به چشمانت آسیب میزنی.
صفحههای تلویزیون را به صورت اریب اندازهگیری میکنند.
صفحه تلویزیون در زیرزمین من ۶۰ اینچ است.
صفحههای سینما آنقدر بزرگ هستند که صدها نفر میتوانند با هم فیلم تماشا کنند.
در کلاس ما یک پرده نمایش جمعشو وجود دارد که به سقف وصل شده است.
صفحه کامپیوتر نوری به صورت کسی که پشت آن نشسته میتاباند.
گوشیهای موبایل معمولاً صفحهنمایش کوچکی در اندازه پنج یا شش اینچ دارند.
والدین باید مراقب باشند که فرزندانشان در روز چقدر وقت پای صفحه نمایش میگذرانند. (screen time یعنی مدت زمانی که فرد مقابل کامپیوتر، تبلت یا تلویزیون مینشیند)
کسانی که زیاد بازی کامپیوتری انجام میدهند، ممکن است خیلی سریع چندین ساعت در روز را پای صفحه نمایش بگذرانند. (gamer یعنی کسی که بازی ویدیویی انجام میدهد)
میتوانی با فشردن همزمان دکمههای Shift و Command و عدد ۴ و سپس انتخاب قسمتی از صفحه که میخواهی، از آن عکس بگیری.
وقتی کلمه «screen» به عنوان فعل به کار میرود، معنای آن غربال کردن، بررسی کردن یا جلوگیری از ورود کسی یا چیزی است.
ما تماسهای تلفنی را با دستگاه منشی تلفنی کنترل میکنیم.
مسافران هواپیما را بررسی میکنند تا مطمئن شوند سلاح همراه ندارند.
تماسهایی که به برنامههای رادیویی میرسد، برای اطمینان از مناسب بودن نظرات تماسگیرندگان برای پخش زنده، بررسی میشوند.
کارفرمایان رزومهها را بررسی میکنند تا افراد واجد شرایط برای مصاحبه شغلی را پیدا کنند.
دریچه توری پنجره اجازه میدهد هوای تازه وارد خانه شود، اما حشرات را بیرون نگه میدارد.
صاحبخانهها در حیاط درخت میکارند تا منظره ناخوشایند مانند بزرگراه یا ساختمانهای زشت را از دید پنهان کنند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ «کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.
