امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Rest به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه **rest** به معنای خواب یا استراحت است. این کلمه هم به صورت اسم و هم به صورت فعل به کار میرود.
مثالها:
– او به یک استراحت نیاز دارد. (اسم)
– او معمولاً بعد از کار در بعدازظهر استراحت میکند. (فعل)
– او نیاز دارد که استراحت کند. (مصدر)
– بعد از پایان این کار سخت، مردان به یک استراحت نیاز خواهند داشت.
– آنها باید استراحت کنند.
– من اخیراً به اندازه کافی استراحت نداشتهام.
– تو باید بیشتر استراحت کنی.
– تو به استراحت بیشتری نیاز داری.
کلمه **rest** به عنوان اسم برای اشاره به بخش باقیمانده از چیزی مثل غذا، کار، زمان و… نیز استفاده میشود:
مثالها:
– بیشتر ماهی را خوردیم و بقیهاش را به سگمان دادیم.
– او نتوانست همه غذایش را تمام کند، برای همین شوهرش باقی مانده آن را خورد.
– بیشتر تعطیلات باب و سیندی در نیویورک گذشت؛ بقیه آن در بوستون سپری شد.
– باب دو دقیقه اول آهنگ را به یاد آورد، اما بقیه آن را فراموش کرده بود.
– من نمیتوانم همه این را بخورم. بقیهاش را میخواهی؟
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
