معنی کلمه Queasy به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of queasy word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Queasy به فارسی با مثالهای کاربردی

ونسا می‌گوید که حالت تهوع دارد.
بعد از خوردن آن همه پیتزا و آبجو، تام کمی در معده خود احساس ناخوشی می‌کند.
او در دلش یک حس به هم خوردگی دارد.
سوار شدن وسیله تیلت اوویرل در شهربازی، باعث شد حالم بد شود.
پرواز پرتلاطم بر فراز اقیانوس اطلس، برای یولاندا حالت تهوع به جا گذاشت. (کلمه “queasiness” یک اسم است.)
معده‌اش ناراحت است. شاید آنفولانزا گرفته باشد.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ «کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.

 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *