معنی کلمه Occupy به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of occupy word

بیایید همین امروز یک واژه تازه انگلیسی به دایره لغاتمان اضافه کنیم

ترجمه کلمه Occupy به فارسی با مثالهای کاربردی

ماندن در یک جای خاص برای مدت زمانی را occupy می‌گویند. همچنین می‌توان از این واژه برای بیان کاری که در حال انجام آن هستید استفاده کرد.

ساده گذشته فعل ماضی
occupy

اشغال کردن

occupied

اشغال شد

occupied

اشغال شده است

آن‌ها سی و پنج سال است که در یک آپارتمان زندگی می‌کنند.

این پیانو جای زیادی می‌گیرد. باید آن را از خانه بیرون ببریم.

مدیریت یک کسب‌وکار شخصی، وقت زیادی از شما خواهد گرفت.

نمی‌توانی داخل دستشویی بروی. کسی داخل است.

نیروهای آمریکایی سال‌ها بر بغداد تسلط داشتند تا اینکه آنجا را ترک کردند. (تسلط بر یک کشور یا شهر به معنای کنترل نظامی آن است.)

معترضان در قاهره، میدان تحریر را در اختیار گرفتند تا خواسته‌هایشان برآورده شود.

جنبش “تسخیر وال‌استریت” در نیویورک و شهرهای دیگر آمریکا، نشان‌دهنده نارضایتی روزافزون مردم جهان از رهبران حکومتی و اقتصادی بود.

کلمه **occupant** (ساکن) یک اسم است و به کسی گفته می‌شود که فضایی را در اختیار دارد یا در آن زندگی می‌کند.

طبق قرارداد اجاره، تنها دو نفر می‌توانند در این آپارتمان سکونت داشته باشند.

در زمان تصادف، چهار سرنشین داخل خودرو بودند.

کلمه **occupation** نیز یک اسم است و می‌توانید به جای “شغل” از آن استفاده کنید.

شغل شما چیست؟

معلمی شغل پرارزشی است.

با گسترش اینترنت و فناوری موبایل، شغل‌های تازه‌ای به وجود آمده‌اند.

تام شغلش آجرچینی است.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *