معنی کلمه Obey به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of obey word

بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم

ترجمه کلمه Obey به فارسی با مثالهای کاربردی

پیروی کردن به معنای گوش دادن و عمل کردن به قوانین و مقررات است. این کلمه زمانی به کار می‌رود که دربارهٔ چگونگی رفتار و عملکرد یک فرد صحبت می‌کنیم.

ساده گذشته فعل ماضی
obey

اطاعت کردن

obeyed

اطاعت کرد

obeyed

اطاعت کرده

استیو وقتی پشت ماشینش می‌نشیند، قوانین رانندگی را کاملاً رعایت می‌کند.
اما هلن برعکس است؛ او هنگام رانندگی به قانون توجهی نمی‌کند و به همین خاطر، اغلب پلیس او را متوقف می‌کند.
رعایت کردن قانون کار دشواری نیست.
شما وقتی رانندگی می‌کنید، آیا محدودیت سرعت را رعایت می‌کنید؟
اگر قوانین این شرکت را پیروی کنید، موفق خواهید شد؛ اما اگر از قوانین سرپیچی کنید، ممکن است شغل خود را از دست بدهید.
جوآن سعی کرد تا جایی که می‌تواند رژیم غذایی‌اش را دنبال کند، اما نتوانست ادامه دهد و دوباره وزنش برگشت.
تیمی به حرف مادرش گوش نداد و به همین دلیل تنبیه شد.
بهتر است که از پدر و مادرتان اطاعت کنید.

کلمه obedient (مطیع) یک صفت است:
خوان و هیلدا بچه‌هایی بسیار مودب و مطیع دارند.
صاحب شرکت از داشتن کارمندانی که دستورات را بدون بحث اجرا می‌کنند، راضی است.
آن پسر به دلیل نافرمانی به دفتر مدیر مدرسه فرستاده شد. (پیشوند dis معنای مخالف می‌سازد.)

کلمه obedience (اطاعت) یک اسم است:
دختر به خاطر اطاعتش از پدر و مادرش تشویق شد.
اطاعت یک ویژگی ارزشمند است.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *