امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Nonsense به فارسی با مثالهای کاربردی
این حرفها چرند است.
حرفهای گوینده چیزی جز یک مشت چرند نبود.
اینکه کسی بگوید زمین صاف است، کاملاً چرند است.
این ادعا که سفیدپوستان از بقیهٔ گروههای مردم باهوشتر یا بهتر هستند، چرند محض است.
این همه حرف بیمعنی و چرند چیست؟
معلم از رفتارهای بیدستوپا و چرند کلاس خسته شد و به دانشآموزی که بدرفتاری میکرد گفت از کلاس بیرون برود.
دیگر قصد ندارم این چرندها را تحمل کنم.
این مزخرف است. مجبور نیستم آن را قبول کنم یا تحملش کنم. (تحمل کردن چیزی یعنی قبول کردن یا اجازه دادن به اتفاق افتادن آن.)
واژهٔ «بیمعنی» یک صفت است.
هر سیاستمداری در آمریکا که فکر کند از قانون بالاتر است، احتمالاً تصمیمهای بیمعنی و نامعقول خواهد گرفت.
اینکه کسی برای حل مشکلاتش به شانس یا جادو اعتقاد داشته باشد، فکر بیمعنی و نامعقولی است.
روزنامهنگارانی که با واقعیتها و حقایق سر و کار دارند، به راحتی میتوانند استدلالهای بیمعنی و نامربوط را تشخیص دهند و موشکافی کنند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
