امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Mouth به فارسی با مثالهای کاربردی
دهان بخشی از صورت ماست که شامل لبها، دندانها، زبان، لثه و فضای داخلی آن میشود. ما از دهان برای نفس کشیدن، خوردن غذا و بیان احساسات استفاده میکنیم.
مردم گاهی یکدیگر را روی دهان میبوسند.
اگر نتوانید از راه بینی نفس بکشید، از راه دهان تنفس میکنید.
پس از پایان غذا خوردن، معمولاً دهان خود را با دستمال تمیز میکنیم.
دندانپزشک از بیمارانش میخواهد دهانشان را باز کنند تا بتواند دندانهایشان را معاینه کند.
یک دکتر هم معمولاً از بیمار میخواهد دهانش را باز کند و بگوید «آآآه».
در هوای بسیار سرد، یک شال میتواند از دهان شما محافظت کند.
همچنین کلمه «دهان» میتواند به معنای ورودی یا محل خروج یک رودخانه یا غار هم به کار رود.
محل ریختن رود میسیسیپی به خلیج مکزیک، در ایالت لوئیزیانا قرار دارد.
ورودی غار مارک تواین در شهر هانیبال ایالت میزوری بسیار مشهور است.
عبارتهای زیادی هم وجود دارند که در آنها از کلمه «دهان» استفاده شده است:
دهانت را بسته نگه دار. (یعنی در مورد این موضوع چیزی نگو.)
دوروتی دهان درازی دارد. (یعنی نمیتواند رازها را پیش خود نگه دارد.)
حرفهای او گاهی بیادبانه است. (یعنی با بیاحترامی یا گستاخی صحبت میکند.)
دیوید به معلمش پررویی کرد و حرف بیادبانه زد.
سارا بددهن است. (یعنی از کلمات زشت استفاده میکند.)
مادر سارا به خاطر حرفهای زشتی که میزد، دهانش را با صابون شست.
تو دارید حرف را به دهان من میگذارید. (یعنی چیزی را به من نسبت میدهید که من نگفتهام.)
دیگه حرف به دهان من نگذار.
بچهها گاهی هنگام شنیدن آهنگهایی که بلد نیستند، فقط دهان خود را تکان میدهند و صدا تولید نمیکنند.
کسی که فرزندان زیادی دارد، باید دهانهای زیادی را سیر کند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
