بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم
ترجمه کلمه Mistake به فارسی با مثالهای کاربردی
یک «اشتباه» یعنی یک خطا. وقتی کسی کاری میکند که درست نیست، میگوییم اشتباه کرده است. اشتباهها معمولاً ناخواسته و تصادفی رخ میدهند. یادتان باشد که وقتی «mistake» به عنوان اسم به کار میرود، اغلب با فعل «make» همراه میشود.
اوه، من یک اشتباه کردم.
مواظب باش، ممکن است اشتباه کنی.
روبرتو در تکالیف مدرسهاش اشتباه کرد.
اشتباه کردم که زودتر از خانه به سمت محل کار حرکت نکردم. حالا دیرم شده.
داری یک اشتباه بزرگ مرتکب میشوی!
به نظرم در صورتحساب من یک اشتباه وجود دارد.
حتماً باید اینجا یک اشتباهی رخ داده باشد.
اما وقتی «اشتباه» به عنوان فعل به کار میرود، معمولاً معنایش این است که فرد در تشخیص یک شخص یا یک چیز، دچار خطا شده است.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| mistake
اشتباه کردن |
mistook
اشتباه کرد |
mistaken
اشتباه کرده |
ببخشید، فکر کردم شما شخص دیگری هستید.
همه تری را با برادر دوقلویش، توماس، قاطی میکنند.
مأموران پلیس آن مردی را که دستگیر کرده بودند، با مرد دیگری که در اصل به دنبالش بودند، اشتباه گرفته بودند. آنها بعداً به خاطر این اشتباه عذرخواهی کردند.
عبارتهای دیگری هم هستند که از کلمه «اشتباه» استفاده میکنند:
در این موضوع هیچ شکی به خود راه ندهید، ما حتماً موفق خواهیم شد.
حتماً یک جای کار اشتباه شده است.
همه آدمها مرتکب اشتباه میشوند.
خیلی مهم است که از اشتباهاتتان درس بگیرید و به زندگی ادامه دهید.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به **کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی به همراه معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا** مراجعه کنید.
