امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه List به فارسی با مثالهای کاربردی
یک فهرست، مجموعهای از کارها یا چیزهایی است که به ترتیب نوشته میشوند تا کاری را انجام دهیم. معمولاً از کلماتی مثل درست کردن، تهیه کردن، نوشتن و داشتن همراه آن استفاده میشود.
قبل از خرید، خوب است که از قبل فهرست چیزهایی که لازم دارید را بنویسید.
آیا قبل از رفتن به خرید، فهرست تهیه کرده بودید؟
ما باید فهرستی از کارهایی که در سفر کلمبیا میخواهیم انجام دهیم، بنویسیم.
من همیشه یک فهرست از کارهایم را توی جیبم نگه میدارم.
حامد فهرستی از ماشینهایی که قصد خریدشان را دارد، تهیه کرده است.
دفترچه تلفن، شامل فهرست شمارههای کسبوکارهای محلی است.
مکانیکهای هواپیما از یک فهرست کنترل استفاده میکنند تا مطمئن شوند همه قسمتهای هواپیما درست کار میکند.
کلمه “list” به عنوان فعل هم به کار میرود:
ایدههایت را روی کاغذ فهرست کن.
چیزهایی که از فروشگاه لازم داری روی کاغذ بنویس.
دولت، اسم کسانی که قانون را شکسته بودند، منتشر کرد.
چارلز اسم و شماره دوستانش را در گوشی موبایلش ذخیره کرده است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
