امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Hesitate به فارسی با مثالهای کاربردی
کسی که “مردد” است، قبل از تصمیمگیری یا انجام کاری، زمان بیشتری صرف میکند.
هارپیت هیچوقت وقتی به او شکلات تعارف میشود، درنگ نمیکند.
اسکار قبل از وارد شدن به اتاق، مکث کرد چون به نظر میرسید اتاق اشتباهی است.
پشت چراغ قرمز، وقتی نور سبز شد، اِمی یک لحظه صبر کرد و این کارش باعث شد از یک تصادف جلوگیری کند.
به نظرم تو داری تعلل میکنی.
چرا دو دلی داری؟
اگر واقعاً یک پیشنهاد شغلی را میخواهی، نباید در پذیرش آن درنگ کنی.
اگر آن کامپیوتر جدید را در فروش ویژه میخواهی، معطلی نکن. دوره تخفیف به زودی تمام میشود.
کلمات **hesitation** و **hesitancy** اسم هستند:
تام وقتی صحبت از پذیرش پیشنهاد کار شد، هیچ تردیدی به خرج نداد.
یککمی دودلی در تو حس میکنم. مطمئنی که میخواهی این کار را انجام دهی؟
در صدای آن مرد جوان، وقتی گفت میخواهد با دوستدخترش ازدواج کند، نشانی از تردید شنیده میشد.
پس از تأیید شهرداری، ساخت ساختمان بدون معطلی آغاز شد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
