امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Hard به فارسی با مثالهای کاربردی
این کلمه ساده و پرکاربرد در زبان انگلیسی بسیار استفاده میشود. میتوانید از آن هم به صورت صفت و هم به صورت قید استفاده کنید. در این دسته اول از مثالها، کلمه hard به معنای «دشوار» یا «سخت» به کار رفته است:
امتحان انگلیسی ما خیلی سخت بود.
جنی مسئلههای سخت ریاضی را دوست دارد.
شغل جو بسیار سخت است.
این مسئله برای من زیادی پیچیده است و نمیتوانم آن را حل کنم.
او زندگی بسیار دشواری دارد.
پشت سر گذاشتن یک طلاق، تجربهای سخت بوده است. (رنج عاطفی معمولاً با کلمه سخت توصیف میشود.)
مرگ مادر برای آن پسر جوان، بسیار دردناک و سخت بود.
کلمه «hard» همچنین معنای مقابل «نرم» را هم دارد.
نمیتوانم روی این تخت بخوابم. تشک خیلی سفت است.
زمین به خاطر اینکه چند هفتهای است باران نباریده، سفت شده.
این کره زیادی سفت است. بگذار کمی نرم شود.
ببین چقدر عضلاتم سفت شدهاند.
طلا فلزی بسیار سخت و مقاوم است.
اگر از «hard» به عنوان قید استفاده کنید، به این معنی است که کاری با شدت و جدیت زیادی انجام شده:
جو با پشتکار زیاد کار میکند.
آنجلیکا نهایت تلاشش را میکند تا در مدرسه موفق باشد.
ورزشکاران تا آخرین توان خود دویدند تا برنده مسابقه شوند.
نمیتوانم با آن دندان عقب محکم گاز بزنم چون درد میگیرد.
اسبها را بیش از حد به زحمت نیندازید. آنها را خسته خواهید کرد.
نکته: نقطه مقابل «سخت» در انگلیسی، easy است. همچنین قید «hardly» از نظر معنا کاملاً با hard متفاوت است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، که بر اساس حروف الفبا مرتب شدهاند، مراجعه کنید.
