بیایید همین امروز یک واژه تازه انگلیسی را با هم یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Half به فارسی با مثالهای کاربردی
نصف به معنای یکدوم یا ۵۰ درصد از یک چیز است. این مفهوم را به شکل کسری به صورت ۱/۲ و به شکل عدد اعشاری به صورت ۰.۵ نشان میدهند.
بیایید این هندوانه را دو قسمت کنیم. تو یکدوم آن را بردار و من هم یکدوم دیگر را.
رانندگی تا محل کار، نیم ساعت طول کشید. (نیم ساعت یعنی ۳۰ دقیقه)
رنه نیمهٔ اول روز خود را در جلسات گذراند. او نیمهٔ دوم روز را در اتاق کارش بود.
بعد از پایان نیمهٔ اول بازی سوپربول، یک برنامه در زمان استراحت بین دو نیمه اجرا میشود.
ادگار نیمی از عمرش را در هندوراس و نیم دیگر را در آمریکا زندگی کرده است. اگر او ۵۰ سال سن دارد، چند سال در هندوراس زندگی کرده است؟
جمع کلمه «نصف» میشود «نصفها» (halves).
دو نیمه با هم یک واحد کامل را میسازند.
جهان به دو نیمکره تقسیم میشود: نیمکره شمالی و نیمکره جنوبی.
عبارتهای مختلفی هم هستند که از کلمه «نصف» استفاده میکنند.
باید این موضوع را با نیمهٔ بهترم در میان بگذارم. (نیمهٔ بهتر یعنی همسر)
نصف یک نان بهتر از هیچی است. (یعنی داشتن مقدار کم از یک چیز، بهتر از نداشتن آن است.)
این تیم نسبت به سال گذشته، نصفی بهتر شده است. (یعنی پیشرفت واضح و قابل توجهی داشته است.)
شیش یکی، نیم دوجین آن یکی — فرقی نمیکنه چه اسمی روش بذاری. (یعنی هر طور که به آن نگاه کنی، فرقی در اصل موضوع ایجاد نمیشود.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
